خانه / فرهنگی / قلم همنورد / نقش فرهنگ در ورزش کوهنوردی

نقش فرهنگ در ورزش کوهنوردی

این یک دلنوشته است از طرف کسی که سعی کرده از همان اولین سال های تاسیسش همراه تیلار باشد. من این گروه کوهنوردی را که همواره شعارش انسان محور بودن این ورزش بوده به رفاقت های صمیمانه اش شناختم. یادم می آید که بعد از حادثه ی جانگداز درفک چقدر دشوار و طاقت فرسا بود دوباره برخاستن و راهی شدن. و گروه بعد از گذشت چهل روز از کوچ آن همراهان استوار قدم دوباره تصمیم گرفت راهی شود و این طور بود که برنامه های تقویم ورزشی اش را پی گرفت . از همان بدو ورودم به گروه به خوبی درک کردم که در آن هیچ بالادست و پایین دستی وجود ندارد و همه ی اعضا و حتی همنوردان به طور مساوی محق هستند نظراتشان را بگویند و از طرف دیگر مسوولیتشان را بپذیرند و انجام دهند : داوطلبانه و صمیمانه. در جلسات متعدد گروه: مجمع ، هیات مسوولین و جلسات پایانی برنامه ها کافی است دست بلند کنی و راحت و صریح آن چه که در ذهن داری بیان نمایی و انتظار داشته باشی عکس العمل های متقابل هم بدون شائبه و رک به میان بیاید. خلاصه در گروه فقط هدف این نبوده و نیست که فراز و نشیب کوهستان را طی کنی تا به قله برسی. نه به نظرم با آن تعریفی که گروه تیلار و شاید خیلی کوهنوردان دیگر از کوهنوردی دارند هدف این نیست که فقط با آماده سازی جسمانی به قول دوستان عضله کلفت کنیم و از پرورش روح و جسممان برای این که بهتر بفهمیم و خوبتر زندگی کنیم غافل بمانیم. راستش اگر عمیق تر فکر کنیم کوهنوردی یعنی رودر رو که نه همراه شدن با صلایت کوهستان و آمیخته شدن با طبیعت و تاثیر گرفتن از مواهب جانبخش آن . غیر از این نمی تواند ثمره ای داشته باشد مگر این که بی دل و جان طی مسیر کنیم و نه تنها بر تمامی زیبایی های طبیعی صعود به قله ها چشم و گوش ببندیم بلکه نوای همراهی یاران را نیز نشنیده بگیریم و باز هم سر در لاک زندگی شخصیمان فرو بریم و بلا به دور شبیه بعضی از ورزشکاران دیگر بشویم که از درک ساده ترین مفاهیم اجتماعی انسان بودن خود غافلند.

مجری برنامه های فرهنگی


در این راه نیز من تیلار را متفاوت دیدم. وقتی قبل از عضویتم در گروه در اساسنامه شرح وظایف فرهنگی کمیته روابط عمومی را خواندم دریافتم که اینجا دیدگاه دیگرگونه ای حکم فرماست . برای همزیستی در کوهستان علاوه بر برنامه ریزی فنی ، گروه فعالیت های دیگری را نیز مد نظر دارد. و این گونه می شود که در همان ابتدای تاسیس جلسات مکرر ، که گاهی تعداد شرکت کنندگان در آنها بلغ بر ۱۵ نفر می شد ، برای پیش بینی برنامه های فرهنگی خصوصا در برنامه های عمومی مورد تاکید قرار می گیرد چرا که بیشتر همنوردان ما از این نوع برنامه ها جذب گروه و کوهنوردی می شوند. آن وقت است که برای نمایشنامه ی دختران ننه دریا بیش از ده جلسه ی تمرینی تشکیل می شود بماند که چقدر دوستان جداگانه وقت گذاشتند تا شعر زیبای شاملو را از بر کنند. آن سال های اول این قدر دسترسی به مطالب از طریق اینترنت آسان نبود و بایستی ساعت ها وقت می گذاشتیم تا مطلبی یا شعری برای برنامه ها جور شود. نمایشگاه عکس کوهستان یکی از پرخاطره ترین و پر مخاطب ترین فعالیت های ماست که به مناسبت های گوناگون(نوروز ، سالروز تاسیس گروه ، درختکاری ، روز معلم و دانش آموز و … ) تدارک دیده می شد و می شود.
یکی دیگر از فعالیت های روایط عمومی ما در آن زمان و کمتیه فرهنگی کنونی انتشار مطالب مهم فرهنگی – اجتماعی و کوهنوردی – ورزشی به صورت مکتوب بوده است. از بروشور تک برگ ایلجار گرفته ، تا بهاریه ی ماهانه که رسید به نشریه نسبتا وزین تیلار کنونی. البته می توان اذعان داشت که آن چه اکنون به این نام به دست همنوردان می رسد همه ی پتانسیل وجودی تیلار نیست و می شود با همیاری و مساعدت، همفکری و هم اندیشی اعضا و همنوردان شاهد هرچه پربارتر شدن نشریه ای باشیم که به زعم من می تواند پس از اساسنامه پیشینه و چکیده ی آن چیزی باشد که گروه به آن باور دارد و جهت پیشبرد نظرات و موضوعات مطروحه در آن با جدیت می کوشد.
جان کلام این که آن چه تک تک اعضا و همنوردان گروه را عمیقا به هم پیوند می دهد نه فقط انجام صرف ورزش کوهنوردی بلکه رفاقت ها و دوستی هایی است که گذر از مسیر صعب العبور زندگی را به سوی دستیابی به قله پرعظمت انسانیت هموار می سازد . براستی چه چیز می تواند زیباتر از لحظه ای باشد که دوستی دست یاری به سویت دراز می کند تا از صخره ای به فراز آیی و چه احساسی دل نشین تر که تنور دلت گرم است به همراهی دوستانی نیک اندیش و صمیمی.

گام هایتان همواره استوار
نسرین اسرافیلیان- دی ماه ۱۳۹۳

همچنین ببینید

” در قاب خاطرات “

درست در روزهای میانی مرداد سال ۷۹ بود که تصمیم داشتیم اولین بار پس از …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *