Home / فرهنگی / قلم همنورد / "درفک / کوه هزار خاطره" (به بهانه صعود به درفک از جبهه شمالی – آبان ۹۲)

"درفک / کوه هزار خاطره" (به بهانه صعود به درفک از جبهه شمالی – آبان ۹۲)

1(جبهه شمالی درفک – منطقه گرمی)

وقتی کنارمغازه آقا رمضان در انتهای روستای “رودسرا”  از ماشین پیاده میشی و میبینی که در ارتفاع حداکثر ۲۰۰  متری از آبهای آزاد قرار داری ، اونوقت میتونی حدس بزنی که چه کار سختی برای رسیدن به “اشتنیف”  ۲۲۰۰ متری با یک کوله پشتی  پانزده تا  بیست کیلویی در پایان همان روز داری . یعنی هم اندازه صعود  به شاه معلم از ماسوله و قدری بیشتر به قله توچال از دربند . اما این دشواری را وقتی در کنار عوامل دیگری از قبیل مسیر بسیار زیبا و حرکت گروهی منسجم با همنوردانی مهربان و سخت کوش میذاری ، اگر اشتنیف یا حتی درفک  صدها متر هم دورتر بود باز میبنی با کمی همت و سخت کوشی ، کاری ست شدنی و قابل اجرا  :

 عبور از کنار رودخانه “زلکی”  با جریان آب زلالش که زمزمه کنان راه دراز کوه “شاه نشین ” را تا رسیدن به سفیدرود طی نموده است. رسیدن به اولین آبادی کوچک  با خانه های کاه گلی،  موسوم به “آلو کله” پس از یک ساعت . دیدن “ماشین نفربر جنگی”  باقیمانده از جنگ دوم جهانی در آنجا و با قدری شانس رویت دیواره وسیع شمالی درفک .  خوردن صبحانه ای جانانه و حرکت در میان جنگلی انبوه با درختانی تنومند و بلند در یک صبح پاییزی در کنار سایر همنوردان . رسیدن به دشت زیبای “سی سرا” و دیدن ابهت دیواره های کوه درفک در ضلع شمالی اش . عبور از میان درختان بلند راش ، ممرز ، آزاد و . . . شنیدن صدای دارکوبی از دور و شاید  نعره ی آخرین گوزنهای “مرال ” بزرگ در اعماق جنگل از دور دست ها . دیدن اولین کلبه  تی تی سرا  وتمایل به چپ و عبور از شیار وسیع  منتهی به چشمه و کلبه های “کفتر خانی” و خوردن ناهار و استفاده از آّب زلال چشمه . بالا رفتن از شیبی تند پس از ناهار با شکمی پر از غذا  برای رسیدن به ابتدای “تنگ بره” و دقت در دیدن “غار” یا فرو رفتگی سنگی  بالای “کفتر خانی”  . گذشتن ازشیب توان فرسای “تنگ بره” و رسیدن به بالای آن  با همتی مضاعف . فرو رفتن پاها در میان برگها و شاید هم برف پاییزی تا رسیدن به ییلاق رویایی و زیبای “اشتنیف” در عصری سرد . آسودن در میان کلبه های آنجا و شاید هم لرزیدن در میان چادر  تا ابتدای صبح فردا . آشامیدن آب کم نظیر و بزرگ چشمه  اشتنیف که خوشبختانه تاکنون از دست “آب معدنی سازها” به دور مانده است . خوردن شامی دلپذیر و دسته جمعی وسپس گوش دادن در حالت چرت و بیداری به دلیل خستگی به برنامه های روابط عمومی و آنوقت رفتن به کیسه خوابها برای خوابی عمیق و شاید هم بجایش نخوابیدن و شنیدن “خرو پف ”  بعضی از همنوردان تا هنگام بیدارباش صبح .

به سختی بیرون آمدن از کیسه خواب  و جمع و جور کردن وسایل برای خوردن صبحانه  و رفتن به قله درفک . عبور از شیب تند منتهی به گردنه بالای اشتنیف . تراورسی طولانی ازجبهه شمالی به جبهه شرقی برای رسیدن به تقریبن زیر قله جنوبی  درفک .  طی نمودن آخرین شیب های منتهی به یال اصلی قله و قرار گرفتن در کنار تابلوی یادمان همنوردان فقیدمان .

 

“باقی بقایتان”

مسعود سلیم پور- آبان ۹۲

zp8497586rq

Check Also

” در قاب خاطرات “

درست در روزهای میانی مرداد سال ۷۹ بود که تصمیم داشتیم اولین بار پس از …

One comment

  1. با تشکر از آقای سلیم پور، واقعا قابل تجسم میشه صعود با این توصیفات کامل. امیدوارم صعود خوبی رو به همراه باقی همنوردان در این برنامه داشته باشیم و خاطره های خوش و شادی رو به ارمغان بیاریم. صعود به درفک در هر شرایطی برای من هیجان انگیزه.