تصویر بالا عکسی تاریخیست که در ۲۶ جولای ۱۹۶۷ توسط «روکو مورابیتو» گرفته شد … و در سال ۱۹۶۸، جایزه معتبر «پلیتزر» را به عکاسش اهداء کردند … عکسی ماندگار که به «بوسه زندگی» معروف شد و بازتابی گسترده در دنیا داشت!
داستان مستند عکس ازاین قرار است:«راندال شامپیون»، که یک سیم چین شرکت برق بود، با لمس کابل فشار قوی، بیهوش در میان زمین و آسمان معلق مانده بود … در این حال، همکارش«تامسون» به رغم تهدید رسانا بودن بدن وی، به سرعت خود را به او رساند و تنفس دهان به دهان را آغاز کرد … او این کار را آن قدر ادامه داد تا تنفس «راندال» بازگشت و او جانی دوباره گرفت … شاید اگر آن روز «تامسون» کمی دیرتر خود را به همکارش می رساند، او دیگر به زندگی باز نمیگشت! … و به همین دلیل این عکس به «بوسه زندگی» معروف شد!
نمیدانم! … شاید روزی برای من و شما هم پیش بیاید! … تصمیمی آنی در لحظهای حیاتی برای نجات جانِ یک انسان! … آشنا یا غریبه چه فرقی میکند؟!
در مثال:
نجات مصدوم ِ رها شدهی یک تصادف شدید در اتوبان!
کار آسانی نیست!
گرفتاریها … دردسرها …!
چه بسا درنگ کنیم و به نجاتش نرویم!!
و به دیگری … به دیگری که خواهد آمد بسپاریم!
… ولی آیا دیگری به موقع خواهد آمد؟!
… به راستی آیا این عکس ِ سیاه و سفید، همراه با آن دوربین ِقدیمی ثبت این بوسه، در روزگاری که به شدت بر «اصالتِ نفع ما» استوار شده، به تاریخ پیوسته است؟!
آیا این عکس به تاریخ ِ فراموشی پیوسته است، یا ما ؟! … مایی که عکسهایی اینچنینی را میبینیم و در مدحش مینویسیم، اما عکسشان عمل میکنیم!!
منبع : وبلاگ کوه نوشت
بسیارعالی. ممنون.
با سلام
بسیار زیبا بود. ممنون