Home / فنی / گزارش برنامه ها / شرح برنامه درفک

شرح برنامه درفک

شرح برنامه درفک توسط آقای صالحی یکی از شرکت کنندگان برنامه درفک :

تاریخ برنامه ۹۳/۷/۱۸

برای پیوستن به گروه شب هنگام راهی می شویم تا صبحدم درکنار گروه از روستای مبداء صعود، به پیمایش مسیر اقدام کنیم… هوا مه آلود بود وتاریک ، در جاده ای خیس با چاله ها وکندگی به پیش می رویم. مسیر جاده ای ما طولانیست  ماشین ماهم یک وانت  که گاهی بعلت کم بودن جا در جلو ، گاهی هم عقب ماشین می نشینیم. … بالاخره با عبور از جاده ها و یک بار پنچری لاستیک خود رابه تپه مشرف به شاه شهیدان وسپس به روستا می رسانیم. چند مینی بوس پارک شده اند ، سری به اطاقک های حیات مسجد می زنم که بنظر می رسد همه خواب و اطاقک ها تکمیل ا ند . باتوجه به مه وخیسی زمین ایوانی خشک را پیدا می کنیم- بنظر میرسد اکثر کلبه های چوبی خالی و بدون سکنه است کلبه هایی ساکت تنیده در مه – شب را به صبح و در ساعت ۴۵/۶ بیدار می شویم … گروهی جلوی درب  قبرستان در حال آماده شدن برای حرکت بطرف قله دیده می شود- لوازم را جابجا میکنیم وکوله صعود را می بندیم. منتظر می مانیم تا گروهی که ما با آنها همراه خواهیم شد برسد- یک مینی بوس از راه می رسد که گروه مورد نظر ما نیست ولی همراهان این برنامه اند چهره هایی که از آشنایان کوهند-  با سلام  از آنها استقبال می شود – چند نفری دریک جا و نفراتی جداگانه درحال خوردن صبحانه می شوند- منتظر می مانیم، مینی بوس های دیگر هم با فاصله زمانی می رسند- چهره هایی که در برنامه های دیگر دیده بودیم – زمان در گذر است-  مه کم شده – با اعلام حرکت، پس از چند دقیقه پیاده روی، در بالای ده- برای صحبت سرپرست و اعلام عوامل برنامه و گروه های شرکت کننده توقف می کنیم – با نرمشی که می توانست منظم تر باشد، حرکت آغاز می شود: یک راهنما- یک جلودار-  عقب دار- سرپرست – یک نفرهم امداد. با عبور ازمسیر بین روستای شاه شهیدان و اربه ناب، بالاتر از جنگل کنار گردنه گروهی دیگر برای پذیرایی مختصر مستقر بودند- گروه بزرگ مسیر را گاهی در پاکوب وگاهی در مسیر های مرتعی و بریدن جاده خاکی با چند توقف به خط الراس رسیده- در این مسیر چند گروه دیگر باتعداد حدود ۱۰ – ۶ نفره در حال فرود بودند.  در ادامه ابتدا به گروهی در حدود ۳۰ نفرکه صبح بطرف قله رفته درحال برگشت بودند- زمان کمی به قله مانده، با نظر سرپرست همراه تر شده و به قله می رسیم هوا آفتابی وخوب است- پس از سخنان سرپرست … و عکس- ۳۰ دقیقه برای نهار به گروه زمان داده می شود…زمان می گذرد- سرپرست اعلام حرکت و برگشت می دهد- اما تا گروه بزرگ به حرکت درآید…

;d

ازمسیری غیر پاکوب خودرا به جاده خاکی وتک درخت وبریدن جاده می رسانیم- در چشم انداز مه است وپس از زمانی توقف ، گروه وارد مه می شود… که در ادامه با نسیم خنک توام با مه ودانه های ریزباران با خیس شدن مواجه می شویم در این میانه زمین لغزنده ومه گاهی غلیظ وچاشنی شب هم فرامی رسد… در بین گروه چندین نفر با شرایط خاص وخسته در حال پیمایش مسیر هستند توقفی داده می شود سرپرست با سوت بعنوان ابزار ارتباطی با جلودار و عدم استفاده مناسب و قراردادی گاهی با صدا جلودار وعقب دار را می خواند ودر شیب مرتعی با پاکوبی کم رنگ وخیس ومه ، راهنما توقف وتعدادی از گروه در پشت سر و با فاصله-  کسی باخستگی می گوید: از آن راه خیلی نزدیکتر بود ! – دیگری پاسخ می دهد سومی  سوال می کند…کس دیگر می گوید چرا ایستاده ایم…روی گردنه کوچک سرپرست به راهنما می رسد و سپس بیشتر افراد گروه هم می رسند – و از اینجا دوباره حرکت ستونی تذکر…ویادآورمی شود… مسیر در حال طی شدن است … – بخاطر نور چراغ قوه بر روی زمین وچشم  از عقب دار فاصله می گیرم…اما دوباره به عقب نگاه می کنم – چندین نفر عقب ترند … دوباره به عقب وبطرف عقب دار برمی گردم، شاید…بیشتر افراد گروه از حدود ۷- ۶ نفرفاصله گرفته اند و بالاخره چراغ های روستای مبداء دیده می شود – وگروه عقب افتاده باانحراف از مسیر و دودلی به روستا میرسد- نزدیک روستا یک نفر با چراغ بطرف ما  (گروه آخر) یا کل گروه به پیشواز می آمد  و اوکسی نبود جز احمد آقا مرد همیشه دوست داشتنی.

نکته هایی درباره برنامه اجرا شده:
برنامه ای یک روزه ودر فصل پائیز اجرا خواهد شد. همانطور که می دانیم روزها کوتاه ومسیرو قله درفک با تغییراتش  که در مناطق پایین دست مه آلود می شود خصوصا وقتی که فصل وهوا متغیر است. بنابراین  موارد زیر را بر می شماریم :
– زمان: زودتر در منطقه حاضر شدن و به موقع صعود و فرود انجام شود.
– کنترل نفرات:…با تعیین سرپرست وجانشین ومیانداران وغیره…
– عبور از مسیر غیر پاکوب:که درمواردی شاهد آن بودیم
– نداشتن عوامل اجرایی کافی: برای هم آهنگی وساماندهی در شرایط غیر متعارف در اینجا باران مه شب.
– ترکیب ناهمگون : …
– نداشتن گروه پشتیبان: درصورت تاخیر پشتیبان به طرف مسیر بیاید وارتباط گیری انجام شود.

 راهکاری برای اجرای دوباره برنامه و کاربست آموزه هایی که  فراگرفته ایم:
اگر در انتهای روز در راه باشیم وترکیبی این چنینی (ناهمگون) را با خود همراه-  وشرایط جوی نیز برای فصلی متغیر یا منطقه ای خاص باشد (دلفک)…- اگر تندبادی سرد در می گرفت … ما چه می کردیم در کولاک دل آشفته دمسرد؟ … (قسمتی ازشعر آرش –  س-کسرایی)… وقتی که بیشترین قسمت مدیریت زمان در دست ماست چرا خود را در زمان مفید وحرکت تا ظهر و برگشت دربعداز ظهرتاچند ساعت قبل از تاریکی را بکار نبندیم؟ نقش ایمنی از الفباهای دیگریست که می دانیم. این مورد را چگونه بکار می بندیم یا ببندیم؟ آیا غیر ازاین است که تضمین اجرای برنامه را عواملی چون در نظر گرفتن زمان وتوانایی ظرفیت کل نفرات – شرایط جوی منطقه وغیره  را باید در نظرداشت – پس ایمنی در الویت، وصرف اجرای برنامه با هر هدفی ارجحیت  نخواهد داشت . صعودهای جمعی پدیده ایست که حداقل ازنظر زیست محیطی و عوامل دیگر قابل بحث است.اما در این نوشتار می توان به یک روش پیشنهادی از این نوع صعود از جبهه های مختلف به قله ایی اقدام نمود مثلا مسیر های دلفک – یعنی شیرکوه- راجعون- دفراز – نورالعرش – شاه شهیدان … را در برنامه ریزی قبل از برنامه می توان در نظر داشت ودر برنامه مشترک یا جمعی هرگروه با تعداد معینی مثلا هر ۲۵- ۲۰ نفر از یک مسیر و گروه دیگر از مسیری دیگربا توجه به تعداد می توان مسیرها را از مبداء- جداگانه شروع به صعود کرد ودر نقاط گردنه ای (تلاقی) به هم ملحق شد وسپس با فاصله زمانی ۶۰ – ۳۰ دقیقه ای از هم دوباره حرکت را آغاز کرد.  به این ترتیب درمسیرپاکوب گروه ها در رفت و آمدند- بدین ترتیب یک گروه یکصد نفره یا بزرگ در یک زمان از یک مسیر و… عبور نخواهد کرد- که این امر عوارض و عوامل زیادی را طلب خواهد کرد.
… رسیدن به روستا…
درتاریکی ومه افراد گروه ها در ماشینها جا گرفتند ونفرات با خداحافظی نصف و نیمه از هم جدا شدند – ما نیز بساط خود را جمع ودر وانت گذاشتیم – گفتیم غذایی بخوریم – سپس بطرف ماشین آمده – با چند استارت ماشین روشن نشد و هول دادن شروع شد- اما روشن نشد پس از مشورت و بررسی در تاریکی نه کاری ازما ساخته بود نه از امداد خودرو!…  – گرمای بدن کم و سرد می شدیم – پس شب را دریکی از اطاقک های جوار آقا غلام (خدام شاه شهیدان) ماندگار شدیم.صبح بطرف ماشین آمدیم آقا غلام گفت اگر موتور یا ماشین لازم بود – داریم. در هوای روشن با نسیمی خنک ومه ، با آموزگار روستا که در حال رفتن به مدرسه بود برخورد کرده ایشان با راننده نیسانی که می شناخت تماس تلفنی بر قرار کرد- که او بیاید . در هوای مه آلود صبح گاهی چند دانش آموز ابتدایی پسر و دختر باهم در حال رفتن به مدرسه بودند – یاد کودکی ومعلم های زحمتکش و فداکار از خاطرم گذشت .آقا غلام همچنان کنار ما بود وکمی از روستا گفت… واینکه حدود ۳۰ خانوار به صورت دائمی در اینجا حضور دارند… از آقا غلام تشکر و خدا حافظی کردیم …پس از ۳۰ دقیقه پیکانی رسید راننده اش همان کسی بود که آقا معلم گفته بود ظاهرا بعلت  لغزنده بودن اونتوانسته بود وانت را بیاورد. کمی با ماشین ور رفت اما نتیجه نگرفت با مشورت، باهم بطرف خانه اش رفته و با چند بار هول دادن نیسان آن را داخل جاده وکنار ماشین ما آوردیم- تناب بکسل ما چند بار در شروع وحین حرکت پاره شد – درمسیر مه آلود جاده درحرکت و در اسپیلی کمی بنزین گرفتیم (از مغازه کپسول گاز) و به سمت دیلمان ادامه دادیم- در بین مسیر ماشین ما روشن شد پس از چند بار امتحان از راننده نیسان تشکر و با دادن مبلغی از او جدا شده ومیسر را به عقب برگشته تا از جاده میان بر بطرف تتکابن برویم – با عبور از جاده کمی خاکی و در بعضی جاها چاله و آسفالته در میان مه وبارش ریز – از چندین روستا گذشته به سه راهی  نورالعرش رسیدیم … پس از عبور از گردنه هوا باز و بهتر شد …به تتکابن رسیدیم- و به رودبار رفتیم – لاستیک جدیدی تهیه و مشکلی هم که برای لنت پیش آمده بود برطرف کرده و به مسیر ادامه دادیم … با تشکر ازهمه همنوردان که یک بار دیگر مارا با لبخند و فرصت کوتاه دیدارخود – مهمان درفک کردند.

۲۳/۷/۹۳ ح- صالحی

Check Also

گزارش صعود به قله علم کوه

گزارش صعود به علم کوه گروه بعد از سپری کردن دو سال سخت کرونا با …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *