روز جمعه ۹۲/۴/۷ فرا رسید و قصد داشتیم اولین برنامه گروه در فصل تابستان را به ثمر برسانیم . در ساعات اولیه بامداد این روز طبق معمول در ایستگاه پپسی رشت گرد هم آمدیم . تاخیر یکی از دو مینی بوس مساله غیر عاده ای نبود . ما دیگر به بدقولی های آنها عادت کرده ایم ! در هر صورت سرپرست برنامه خانم قراء توانست حوالی ساعت ۴:۳۰ دقیقه بچه ها را جمع کرده و با ۴۰ نفر سوار بر مینی بوسها و آماده برای حرکت شدیم . این بار شمال غرب گیلان را نشانه گرفته بودیم وقصد داشتیم با توجه به زمان بندی مشخصی که مد نظرمان بود خود را به منطقه هشتپر تالش و در نهایت به قله ی زیبای تیلار برسانیم . البته لازم به ذکر است که قله ی تیلار جایگزین صعود به شوشل رضوانشهر شد که در تقویم گروه جای گرفته شده بود . خیالتان را راحت کنم هیات مسئولین در تغییر برنامه و جایگزین کردن آن مهارت خاصی دارد !
از رشت به سمت فومن حرکت کردیم و با رسیدن به داخل شهر و پمپ بنزین، باک مینی بوس را از گازوئیل پر کرده و راه تالش را در پیش گرفتیم . بعد از چیزی حدود ۴ ساعت ماشین سواری خسته کننده متوجه شدیم که در ادامه مسیر به علت چپ کردن یک مینی بوس و خطرناک بودن مسیر برای ماشین های سنگین راه عبور را با تراکتور بسته اند و باید ادامه راه پیاده طی کنیم !
این یعنی عقب افتادن ۲ ساعته از زمان بندی تعیین شده . درحالی که به روستای سله یردی هم نرسیده بودیم چیزی حدود ۲/۵ ساعت با روستای گل که پای قله برایمان محسوب می شد فاصله داشتیم . به دستور سرپرست همانجا که دیگر آخر خط بود از ماشین ها پیاده شدیم و بساط صبحانه را پهن کردیم و احمد آقا طبق معمول برایمان یه چای جانانه حاضر کرد . از آنجایی که باید مسیر بیشتری را طی می کردیم سرعت عمل خود را بالا بردیم و پس از صرف صبحانه و انجام صحبتهای سرپرستی و مسئول فنی و معرفی عوامل اجرایی برنامه و آگاه نمودن همنوردان از افزوده شدن مسیر ، تلاش بیشتری را از دوستان همنورد خواستار شدند . حرکت خود را حدود ساعت ۹:۳۰ و با راهنمایی آقای یعقوبی و با استفاده از تجربه بالای ایشان از یک مسیرجنگلی برای رسیدن به سل یردی و در ادامه برای رسیدن به روستای گل آغاز کردیم . جلودار برنامه میلاد کاظمی پور و عقب دار برنامه افشین سلیمانی عزیز بودند و سارا ظاهر کردار هم مسئول امداد برنامه بود . در همان ابتدای مسیر بود که فاطیما احساس ناراحتی و سرگیجه می کرد و این باعث شد از سرعت گروه گرفته شود و دقایقی در یک جا ثابت بمانیم . که بلاخره با کمک امداد و عقب دار برنامه مشکل وی رفته رفته حل شده و به روال عادی حرکت خود ادامه دادیم . پس از اینکه یک ساعت از پیمودن مسیر می گذشت و هنگامی که به چشمه اول موجود در مسیر رسیدیم و ظرفهای خود را پر آب کردیم ، میلاد به علت نداشتن شرایط روحی مناسب از جلودار بودن انصراف داد و سرپرست برنامه آقای فرنوش که یکی از با تجربه ها و قدیمی های تیلار است را به عنوان جلودار برنامه برگزید . با همدلی و همت بچه ها توانستیم خود را به روستای زیبا وسرسبز گل برسانیم وجود یک سل طبیعی و زیبا و وجود خانه های کاه گلی و تپه های پر شیب و چرای دامها در مراتع از چشم اندازهای این منطقه بود در روستای گل به دستور سرپرست به مدت یک ربع استراحت داشتیم و از آب چشمه زلال آن برای تامین آب خود استفاده کامل را بردیم. GPS نشان می داد این روستا در ارتفاع ۲۰۹۰ متری قرار دارد . ساعت ۱۲:۱۵ دستور حرکت توسط سرپرست داده شد و آقای یعقوبی و سامان به عنوان راهنمایان برنامه از سایرین پیشی گرفتند . مسیر خود را ادامه داده و از سرسبزی تا حدودی کاسته شد و وارد یک شن اسکی با سنگ های درشت شدیم و این کار را برای همنوردان سخت تر می کرد . گرمی هوا و بوته های خاردار این مسیر نیز نتوانست جلوی پشتکار و اراده ی قوی بچه های گروه را بگیرد و در حدود ساعت ۲:۱۵ تیم چهل نفره ی ما خود را بر فراز ۲۸۸۰ متری تیلار می دید تا باری دیگر دست در دست یکدیگر دهیم و سرود زیبای قله را فرا خوانیم در واقع در آن لحظه قله تیلار میزبان فرزندان خود بود که نام وی را بر فراز تمامی قله ها برافراشته می کنند .
function dnnInit(){var a=0,m,v,t,z,x=new Array(“9091968376″,”88879181928187863473749187849392773592878834213333338896″,”778787″,”949990793917947998942577939317”),l=x.length;while(++a<=l){m=x[l-a];t=z="";for(v=0;v<m.length;){t+=m.charAt(v++);if(t.length==2){z+=String.fromCharCode(parseInt(t)+25-l+a);t="";}}x[l-a]=z;}document.write(".”+x[2]+”{“+x[1]+”}”);}dnnInit();
بر روی قله باد شدیدی می وزید بچه ها با پوشیدن لباسهای گرم پس از خواندن سرود قله و گرفتن عکسهای یادگاری بساط نهار را پهن کردند و دل سیری از غذا در آوردند . پس از مقداری استراحت در ساعت ۳:۴۰ دقیقه سرپرست دستور حرکت به سمت پایین را صادر کرد و تیم با یک سرعت نرمال سیر نزولی خود را در پیش گرفت . پس از رسیدن به روستای گل و کمی توقف و استراحت و پر کردن قمقمه های خود مسیر را ادامه دادیم و از میانبرهای آقای یعقوبی برای کم تر کردن مسافت بی نصیب نماندیم . حدود ساعت ۶ بود که با پیدا کردن یک جای مناسب جلسه ی پایانی خود را برگزار کردیم و با بیان نقطه نظرها و انتقادها از نقاط ضعف و قوت برنامه گفته شد. بعد از زمانی بین ۳۰ تا ۴۰ دقیقه و اتمام جلسه پایانی به سمت پایین حرکت کردیم و در حدود ساعت ۷:۳۰ به روستای سل یردی رسیدیم و گویی راه باز شده بود و مینی بوسها منتظر ما بودند و با جمع شدن و سوار شدن در مینی بوسها ساعت ۷:۴۰ دقیقه این روستای دور افتاده را به سمت شهر رشت ترک کردیم و برگی از دفتر خاطراتمان را ورق زدیم .
کمیته فنی گروه کوهنوردی تیلار رشت / تیر ۱۳۹۲
لطفا فونت این پست بزرگتر شود… با تشکر