کوه ۲۹۶۰ متری “تیرو” تقریبن در ابتدای خط الراس مرتفع و طولانی قرار دارد، که از یک طرف به جاده اسالم به خلخال منتهی شده و از طرف دیگر به ییلاق “خانه بند” در ضلع شمال غربی قله “شاه معلم ” در منطقه ماسال می رسد . این یال بلند با جهت شمال غربی – جنوب شرقی، بر روی خود قله های زیبایی از قبیل : تیرو، شوشل ، دیه گاه ، سه کوه سر، پیلم و گاولگاه که ارتفاع متوسط هر کدام از آنها بالای ۲۷۵۰ متر است را جای داده که متاسفانه با توجه به “فوق مدرن” بودن کوهنوردی در استان (؟؟!!) کمتر مورد توجه گروهها و کوهنوردان قرار می گیرند .
دریک صبح گرم تابستانی در حالی که جلگه و جنگلهای کم ارتفاع استان به دلیل رطوبت و گرمای زیاد ، عرصه را بر مردمانش (بخصوص بی کولرها) تنگ کرده بود ، با ۳۴ همنورد که تنها ۵ نفر از آنها عضو گروه بودند به سمت آخرین روستا ی محدوده استان در جاده پونل به خلخال ،یعنی “زندونه” حرکت کردیم . واقعن که چه روستای زیبایی در ارتفای ۱۶۰۰ متری در آنجا بود . روستاهایی که امروزه ساکنین دو گونه ای دارند . یک طیف که بومی آنجا هستند و از گذشته های دور در آنجا ساکنند و طیفی دیگر که تعدادشان روز به روز بیشتر از بومی ها می شود، و برای فرار از دود و گرما و صدای زیاد شهرهای بزرگ ، برای گذران عمر ، روستاهایی به مانند “زندونه” را برای زندگی موقت انتخاب نمودند .
صبحانه را به توصیه سرپرست در ابتدا مسیر و کنار روستا خوردیم . قله که در جهت جنوب غربی روستا قرار داشت ،از همان ابتدا با نمایی کامل دیده می شد . صف منظم گروه با راهنمایی خوب آقای فرهنگی آرام و پیوسته حرکت خود را آغاز کرد . ۲۹ نفر از کل تیم ما را در آن روز مهمانان و بخصوص افراد جوان علاقه مند به کوهنوردی تشکیل می دادند . حضور این طیف جوان در برنامه ها وظیفه و اهمیت شرکت افراد مجرب و اعضای باسابقه در صعودها را دوچندان می کند تا با عمل به اصول و موازین تعریف شده در این ورزش در میان کوه ، آن چیزی را که از دیگران آموختند و جزو ارکان این حرکت اجتماعی به شمار می آید ، در حد توان خود و برطبق اساسنامه ، به افراد جوان و مستعد گروه بیاموزند. چرا که اساسنامه ما حداقل در دو مورد رسالت “رشد و ترویج” ورزش کوهنوردی در بین اقشار مختلف مردم را بر گروه و اعضایش فرض نموده است و در این میان حقیقتن نقش بزرگ ورزش کوهنوردی در پالایش جسم و روان آدمی در یک حرکت اجتماعی هدفمند بر کسی پوشیده نیست .
منظم و آوازخوانان بعد از یک ساعت به بالای یک یال فرعی منتهی به یال اصلی در ضلع شمال شرقی قله رسیدیم . علی رغم وجود گله های بزرگ گوسفند و بز، منطقه در آن موقع از سال (نیمه مردادماه) دارای مراتع غنی و سرسبزی بود .
۵/۲ ساعت دیگر هم رفتیم تا به ابتدای یال اصلی در کنار یک گوسفند سرا و چشمه استراحتی ۲۰ دقیقه ای نمودیم . هیچ کس حاضر به ماندن در آنجا نشد و همه عزم خود را برای صعود به قله جزم نمودند . جلوداری “سحر” حرف نداشت . سرپرست ما هم که قبلن امتحانش را در برنامه های چند روزه به خوبی پس داده بود ، از عهده این صعود به راحتی بر می آمد . هر برنامه که “افشین” سرپرستش هست ، مقوله “نظم” در آن صعود جایگاه ویژه ای دارد. شاد و منظم به قله زیبای “تیرو” و کنار “سنگ چین” بزرگش رسیدیم . یک دقیقه سکوت به یاد جان باخته گان زلزله آذربایجان کردیم و سپس با خواندن یک مطلب از “شاملو” نیز یادی نمودیم و دست دردست هم سرود زیبای قله را با هم خواندیم .
با خوردن ناهار در پای قله و کنار چشمه ، از مسیر روی خط الراس به سمت روستا حرکت کردیم . شیب مسیر قدری تند بود که موجب ناراحتی زانوی یکی دونفر از همنوردان شده بود . بالای روستای زندونه نشستیم برای جلسه پایانی صعود :
– انتخاب مسیر برگشت از محل ناهار به روستا با توجه به شیب زیاد مسیر باعث درد زانوی چند نفر از هنموردان شد که علت تغییر جهت برگشت را آقای فرهنگی گرمای زیاد داخل دره اعلام نمودند که به همین دلیل از روی یال به بالای روستا آمدیم تا هوای خنکتری را احساس کنیم .
– سختی مسیر از آن چیزی که تصور می شد بیشتر بود .
– راهنمای برنامه از توانایی گروه و صعود همه شرکت کنندگان تا قله اظهار رضایت و خشنودی نمود.
– مقدار کم استراحت در طول مسیر بخصوص در هنگام برگشت از قله .
– اجرای خوب مسئولیتهای تعریف شده در صعود از طرف عوامل تعیین شده با توجه به عدم حضور سرپرست و جلودار تنظیمی در جدول برنامه ها برای این صعود .
اجرای برنامه “تیرو” یکبار دیگر بر لزوم شناخت مناطق بکرکوهستانی در نقاط مختلف استان را برای ما اثبات نمود و دیدیم که هنوز با آشنایی و تسلط نسبی خوب بر نواحی گوناگون کوهستانهای استان گیلان فاصله زیادی داریم و از این بابت نمی توانیم تشکر و قدردانی خود را از آقای شهرام فرهنگی به عنوان راهنمای قوی این برنامه دریغ نماییم .
“روزگارتان بی محنت”
گروه کوهنوردی تیلار رشت