قلب مهربان “تقی لپاسری” ، یار و یاور کوهنوردان در منطقه سماموس از تپیدن ایستاد . در سالهایی نه چندان دور که اغلب صعودهای منتهی به بام گیلان قله سماموس از ییلاق زیبا و خاطره انگیز ” لپاسر ” انجام می گرفت ، یک نام و یک چهره از میان بومیان آن منطقه بخصوص برای کوهنوردان بیش از همه شناخته شده تر بود و آن کسی نبود جز “تقی لپاسری” .
انسانی شریف و دوست داشتنی که حتی برای حیوانات و گیاهان آن ناحیه ارزشی ویژه قایل بود و اغلب به رهگذران و کوهنوردان توصیه هایی در حفظ و رعایت سلامتی و حقوق زندگی آنها می نمود . مغازه و کلبه زیبایش در لپاسر به نوعی پاتوق همه کوهنوردان و رهگذران در مسیر بود . ممکن نبود از لپاسر عبور نمایی اما مهمان مهربانی های وی و پذیرایی سفره ساده اش با نان ، پنیر ، ماست ، چای نباشی و حتی قدری با خود به قله نبری . آقا تقی تا زمانی که برف به طور کامل یعنی آبان ماه و گاهی تا آذر “لپاسر” را سفید پوش نکرده بود ، آنجا را ترک نمی کرد و به خانه زیبای خود در نزدیکی روستای “جنگسرا”ی چابکسر نمی آمد و اوایل بهار هرسال در شمار اولین کسانی بود که به شوق دیدن گلها ، کبک ها ، عقاب ها ، اسب ها و حتی گرگ های سماموس به لپاسر می رفت .
امروز اگر چه قلب مهربانش از تپیدن ایستاد ، اما یاد و خاطرات خوبی ها و مهربانی هایش برای کوهنوردان و مردمان بسیاری ، همیشه جاودان خواهد ماند .
(مسعود سلیم پور)
یادت به خیر مش تقی. روحت شاد.
آموزه هایی در همین نزدیکی…
هر کس را ( غالب افراد کوه نشین یا جنگل …) که دیدم ، مهربان و بی دریغ بود …چه در دامنه های تفتان ، چه در دامنه های درفک، چه در دامنه های اشترانکوه … از تعارفات ما بدور بودند ، انگار در جهان دیگری ورود کرده ایم ، نان ، پنیر، دوغ ،چای ، اطاق، لبخند…همه چیز را با تو ، و حتی جایشان را تقسیم می کنند …بخود شک می کنم ، برای این صفای انسانی…اگر چیزی هم می گویند که ( ازنظر انسانی…) تفاوتی دارد ، از سر سادگی و باوری سطحیست …اما همواره می آموزند ، که زندگی روی دیگری هم دارد…
خبر تاثر برانگیزی بود… یادش گرامی. چه روزها و شبهای به یاد ماندنی را مهمان ایشان بودیم.
سپاس از خبر رسانی