نوع برنامه: کوهنوردی فنی . عبور از مسیرهای صخره ای ( دو ونیم روزه)
سرپرست برنامه: سحر شفیقی
راهنمای برنامه: وحید عصری از مشکین شهر
تاریخ برگزاری: نیمه دوم تیرماه
موقعیت جغرافیایی هرم ها: قلل برج مانند هرم های ۱ و ۲ و۳ و چند شاخک فرعی در جنوب قله اصلی سبلان در قسمت شمالی شهرستان سراب و غرب دره الوارس قرار دارند.
در روز چهارشنبه ساعت ۱۶:۰۰ بعد از ظهر به تاریخ بیست و هشتم تیرماه کوله سنگین خود را به دوش گرفتیم تا در ایستگاه خاطره انگیز پپسی باری دگر حاضر شویم. مثل همیشه با بدرقه خوب دیگر همنوردان مواجه شدیم و با گرفتن چند عکس یادگاری سوار مینی بوس خود شدیم و در ساعت ۱۶:۲۱ به راه افتادیم.
در مینی بوس انرژی خوبی حاکم بود که از آمادگی بچه ها برای یک صعود عالی خبر میداد. بعد از گذشت چند ساعت با عبور از شهرهای تالش ، آستارا و گردنه زیبای حیران حدود ساعت ۲۰:۵۰ وارد شهرستان نمین شدیم. نمین شهر کوچکی است که در قسمت شمال شرقی اردبیل و در ۲۵ کیلومتری ان قرار دارد. با توقفی کوتاه در این شهر و با عبور از شهر اردبیل ، حوالی ساعت ۲۳ به اولین میدان مشکین شهر که محل قرارمان با راهنمای صعود آقای وحید عصری بود رسیدیم . ساعت ۲۳:۵۰ به روستای موییل رسیدیم جایی که محل شب مانی اول ما بود. “روستای موییل” با ارتفاع ۲۲۲۳ متر از سطح دریا و در دامنه شمال غربی سبلان واقع شده است. این روستا از توابع بخش مرکزی شهرستان مشکین شهر با مختصات جغرافیایی ۴۷درجه ۴۳ دقیقه طول شرقی و ۳۸ درجه و ۱۸ دقیقه عرض شمالی در ۱۴ کیلومتری جنوب شرقی مشکین شهر قرار دارد. پس از برپایی چادرها ، غذایی خوردیم و با اعلام بیدار باش در ساعت ۶ صبح از جانب سرپرست خوابیدیم. لازم به ذکر است که وعده های غذایی صبحانه ، نهار و شام گروه به صورت لقمه ای و جیره ای توسط کمیته تدارکات گروه فراهم شده بود و ما دیگر زمانی را برای اماده کردن غذا صرف نمی کردیم .
ساعت ۶ صبح از خواب ناز بیدار شدیم و چادر و کوله هایمان را بستیم و منتظر لندرورهایی شدیم که قرار بود ما را به منطقه ای به نام گلستان برسانند. لندرورها آمدند و ما ساعت ۷:۵ از روستای موییل به سمت گلستان حرکت کردیم. ساعت ۷:۵۵ یعنی چهل دقیقه بعد به دره گلستان رسیدیم. دره گلستان که به دره الوارس نیز مشهور است از دره های شرقی سبلان ویکی از عریض ترین و با صفا ترین دره های ان در استان اردبیل به شمار میرود. جهت این دره شمال غرب-جنوب شرق است. ارتفاعات سبلان کوچک(کسری داغ) درشمال این دره قرار دارد.
وقتی که پیاده شدیم با یک برف چال که به قوجا قار(برف پیر) معروف بود مواجه شدیم. همان جا سرپرست برنامه صحبت های لازم را ارایه دادند و بعد از انجام نرمش در ساعت ۸:۱۵ شروع به حرکت کردیم . ضمن حرکت از تماشای طبیعت زیبای آنجا ذوق زده شده بودیم. یخچال ها و برفچال های دائمی ، چمنزارها و دریاچه های یخچالی متعددی که در دره دیده میشد ما را هیجان زده کرده بود. آسمان نیلی و صخره های سیاه سنگ و ابهت صخره های بزرگ و کوچکی که از بین آنها عبور میکردیم ما را مشعوف میساخت و مسرور ازینهمه زیبایی شده بودیم. در طول مسیر چند توقف کوتاه جهت استراحت داشتیم. آبی می نوشیدیم و دوباره به راه می افتادیم. به ارتفاع ۳۸۸۰ متر رسیدیم یک شیار برفی دیدیم اندکی هم آنجا ماندیم. هوا خیلی خوب بود آفتاب به همراه نسیمی خنک ما را نوازش میکرد گویی به ما خوشامد میگفت که قصد صعود به آن منطقه را کرده بودیم و ما هم با گام های استوارمان به راهمان ادامه میدادیم.
بعد از چند ساعت کوهنوردی تقریبن به محل شب مانی خود نزدیک میشدیم قرار بود که کمپینگ ما در دامنه بین قله های کسری داغ و هرم ها باشد. به ارتفاع ۴۲۳۰ متر که رسیدیم حال یکی از همنوردان بد شد و علایم ارتفاع زد گی از خود نشان میداد به دستور سرپرست توقفی کوتاه نمودیم تا هم استراحتی کرده باشیم و هم راهنمای برنامه که در عقب صف این دوستمان را همراهی میکرد به ما برسد چرا که راهنما بهتر از هر کس دیگری به آن منطقه آشنایی داشت. راهنما به جلو صف رفت و ما هم پشت سر آن حرکت نمودیم اما همنورد مانده در عقب صف با گام خیلی کندتر حرکت میکرد و سرعت پایین تری داشت بنابراین مسئول امداد گروه و یک نفر دیگر از صف جدا شدیم و عقبتر از گروه همراه این عزیز حرکت کردیم. خلاصه در ساعت ۱۴:۴۰ به محل شب مانی خود رسیدیم( ارتفاع ۴۳۵۰). قله کسری داغ در فاصله نیم ساعتی ما بود و هرم ها از پشت سرمان مارا نظار میکردند و چه جایی بهتر از اینجا برای هم هوایی و شب مانی . بعد از اسکان گروه و استراحتی کوتاه تعدادی از همنوردان تصمیم به صعود قله کسری داغ گرفتند که با موافقت سرپرست همراه شد و این مهم با صعودی لذت بخش برای تعدادی انجام شد. با فرا رسیدن شب شام خوردیم و خوابیدیم.
در روز سوم یعنی جمعه ساعت ۶ صبح شروع به حرکت برای صعود به هرم ها کردیم. تیمی که برای صعود به هرم ها در نظر گرفته شده بود تیمی آماده از نظر فنی و جسمانی بود بطوری که به مدت ۵۰ دقیقه یعنی در ساعت ۶:۵۰ به هرم ۳ رسیدیم (ارتفاع ۴۵۵۰متر ). روی قله تابلویی قرار داشت که در درون آن دفتری را جا داده بودند. اسم خود و چند جمله یادگاری در دفتر نوشتیم و چند عکس یادگاری گرفتیم. از اینجا قله کسری داغ و هرم های ۱ و ۲ دیده میشدند. آبی نوشیدیم و به سمت هرم ۲ به راه افتادیم. در طول مسیر از تیغه های باریک با احتیاط عبور میکردیم که ارتفاع آنها از دره های عمیق زیر پایمان به ۱۰۰۰ متر هم میرسید. با تلاش همنوردانمان در ساعت ۷:۵۰ به هرم ۲ رسیدیم. قله ای با ارتفاع ۴۶۱۰ متر که یک پرچم فلزی بروی آن تعبیه شده بود. توقفی کوتاه داشتیم و چند عکس یادگاری گرفتیم و موقعیت خود را با جی پی اس ثبت نمودیم و سپس عازم حرکت به سمت هرم ۱ شدیم. تمامی ما هارنس پوشیده بودیم کلاه کاسک به سر داشتیم و ابزار فنی را با خود حمل میکردیم. هرم ۱ تیغه بلندتری نسبت به هرم های ۲ و ۳ داشت بطوری که بخشی از مسیر را با سیم بکسل ثابت گذاری کرده بودند و ما با احتیاط دست به سنگ میشدیم وبا کمک گرفتن از سیم بکسل ها که با خود حمایت و کارابین به ان وصل میشدیم قسمت خطرناک مسیر را به خوبی پشت سر گذاشتیم. بعد از گذشت ۵۵ دقیقه یعنی در ساعت ۸:۴۵ دقیقه به هرم ۱ رسیدیم. (ارتفاع ۴۵۹۰متر). برای برگشت هرم ۲ به ۳را از روی یال تراورس کردیم و با شادمانی از صعود به هرم های سه گانه به سمت محل کمپ خود در ساعت ۱۰:۵۰ دقیقه صبح بازگشتیم. وقتی به محل کمپ خود رسیدیم همنوردان تیم کسری داغ چادرهایشان را جمع کرده بودند و رفته بودند. ما هم چای و لقمه نانی خوردیم و چادرهایمان را جمع کردیم و در ساعت ۱۱:۴۵ دقیقه محل کمپ خود را ترک نمودیم و از یال زیر کسری داغ و با عبور از گردنه ۴۴۹۰ متری بین دو قله کسری کوچک و بزرگ به سمت پایین به راه افتادیم. بنابراین تیم هرم ها و تیمی که قله کسری را صعود کردند بصورت جداگانه مسیر برگشت را طی نمودیم.
تیم ما(هرم ها) بعد از گذر از یال زیر کسری به یک برفچال رسید که با استفاده از باتوم و کلنگ و گام برداری صحیح از آن گذشتیم با توجه به اینکه برف سفت و یخی هم نداشت با عبور از برفچال به یک مسیر طولانی شن اسکی رسیدیم که پر بود از سنگ های کوچک و بزرگ که با فاصله نزدیک به همدیگر و با احتیاط از آن گذشتیم. در ساعت ۱۴:۳۰ به امتداد مسیری موسوم به “رضوان دره” رسیدیم. مسیر رضوان دره بسیار زیبا بود در واقع این منطقه یکی از زیباترین مناطق اطراف سبلان میباشد. بنابراین ما از مسیر غربی که به روستای موییل میرسید به راه افتادیم. در طول مسیر با افتاب سوزان و گرما دست و پنجه نرم میکردیم و دوست داشتیم که زودتر به جاده برسیم چرا که میدانستیم تیم کسری داغ به جاده رسیده است و منتظر ماست و از طرف دیگر هماهنگی های لازم را با آقا مصطفی راننده مینی بوس مهربان ما انجام داده اند که مسیر جاده ای از روستای موییل که با لندرور طی کرده بودیم را به بالا بیاد و ما را همانجا سوار کند. اما به این فکر نکرده بودیم که باید با ما هم هماهنگ میشد چون همه ما گوشی موبایل خود را خاموش کرده بودیم به جز راهنما. ضمن تماس یکی از افراد تیم کسری با آقا وحید (راهنما) ، وی اعلام موقعیت میکند و مینی بوس تا جایی بالا میاید که قرار بود ما به آنجا برسیم.
برمیگردیم به رضوان دره و تیم هرم ها. ما که به علت آفتاب و کمبود آب و طولانی شدن مسیر خسته شده بودیم غرولندی به راهنما میزدیم که چرا نمیرسیم آقا وحید(راهنما) هم مدام به ما دلگرمی میداد که یک ساعت دیگر میرسیم و چه ساعت ها که گذشت و ما هنوز نرسیده بودیم و فقط جاده ای را از دور میدیدیم که باید به آنجا میرسیدیم. به راستی که مسیر برگشت از رضوان دره مسیر طولانی ای بود. از طرفی هم نگران تیم کسری شده بودیم که آنها از کدام مسیر به پایین رفته اند آیا رسیده اند یا نرسیده اند نمیدانم چرا حتی به فکرمان نرسید که یه تماسی بگیریم. بعد از ساعت ها پیمایش نیاز دیدیم که باید استراحت کنیم وبه دستور سرپرست به اولین سایه از یک تخته سنگ بزرگ که رسیدیم توقف کردیم. هر آنچه که در کوله هایمان به عنوان میوه داشتیم را بیرون آوردیم و بین هم تقسیم کردیم تا یک ساعت باقیمانده که راهنما میگفت را با قوای تمام طی کنیم. خلاصه هفت خوان رستم به قول بچه ها تمام شد و ما در ساعت ۶:۴۵ به مینی بوس رسیدیم. مسئول فنی از ما خواست که با چند حرکت نرمشی بدن هایمان را سرد کنیم و بعد سوار مینی بوس شویم. به سمت مشکین شهر به راه افتادیم و شادمان بودیم از صعودهایی که داشتیم.
با هماهنگی سرپرست و راهنمای برنامه قرار بر این شد که به یک غذا خوری در مشکین شهر برویم و غذایی بخوریم. کبابی دور هم نوش جان کردیم و در همان جا جلسه پایانی هم برگزارشد. سپس با جدا شدن از راهنمای برنامه آقای وحید عصری که زحمات زیادی را متحمل شده بودند ، سوار بر مینی بوس شدیم و بعد از گذشتن از مشکین شهر و اردبیل ساعت ۳ صبح به شهر رشت( یخ سازی) رسیدیم.
کمیته فنی گروه کوهنوردی تیلار رشت