خانه / فنی / گزارش برنامه ها / گزارش برنامه ماسوله تا منجیل

گزارش برنامه ماسوله تا منجیل

عکس از خانم اسپروز

اجرای برنامه های خط الراسی در استان گیلان  با توجه به سابقه کوهنوردی ، میزان و همچنین چگونگی  علاقه کوهنوردان این دیار،  تا کنون آنچنان مورد توجه قرار نگرفته است  و شاید تنها به چند برنامه انگشت شمار تکراری محدود گردد . پر واضح است اجرای برنامه هایی با پیمایش مسافت های طولانی یا به روایتی خط الراسی و یال به یال در رشد و ارتقای شناخت مناطق مختلف کوهنوردی محل زندگی هر کوهنورد تاثیر بسزایی دارد . علاوه بر آن  شکل جغرافیای سیاسی گیلان و نحوه قرار گرفتن کوهها و ارتفاعات در آن ، کاملن مناسب اجرای صعودها و برنامه هایی با مشخصات ذکر شده است .

استانی که دارای ۳۲۳ کوه یا قله ثبت شده  است. اما شاید تنها یک چهارم این مقدار مورد توجه گروهها و کوهنوردان این دیار قرار می گیرد . موضوعی که جایگاه خاصی در کوهنوردی کشورهای صاحب نام این رشته ورزشی دارد و در این میان “رینهولد مسنر”  کوهنورد نامی جهان  صاحب جمله ای معروف است مبنی بر : ” هیمالیا از جایی آغاز می شود که آلپ به پایان رسیده باشد ” ! بی شک  خطاب مسنر به کوهنوردان کشور خود و کلن اروپایی ها بود که زمانی به هیمالیا فکر کنید و به دنبال آن بروید که به شناخت کافی از رشته کوههای آلپ در اروپا رسیده باشید . 

به هر صورت اجرای برنامه های جدید در تقویم ورزشی گروه در نیم سال اول ۹۲ ازجایگاه ویژه ای برخوردار است و در این میان برنامه ی سه روزه ماسوله تا منجیل یکی از مهمترین آنها بود . صعودی که در گذشته چندین دفعه توسط چند کوهنورد اجرا شد اما امسال تصمیم داشتیم توسط گروه آن را برگزار کنیم .

ساعت ۵/۴۵  صبح روز سیزدهم خرداد با قدری تاخیر با ۱۶ همنورد از رشت توسط یک دستگاه مینی بوس به راه افتادیم . با تزریق گازوئیل به ماشین در فومن و سوار نمودن یکی از همنوردان در آنجا ساعت ۷/۱۵  جلوی پاسگاه شهرک تاریخی ماسوله پیاده شدیم و هر کدام تقریبن با ۳ کیلو جیره غذایی شخصی و قدری عمومی که زحمت تهیه اش بر عهده کمیته تدارکات با مسئولیت علی جان گیلکی بود . با کوله های سنگین از پلکان های روبروی پاسگاه یا  ضلع جنوبی شهرک بالا رفتیم و بعد از آرامگاه سر جاده موسوم به “جاده شاهی” برای شنیدن حرفهای سرپرست و مسئول فنی توقف نمودیم . سپس بعد از چند حرکت نرمشی ساعت ۸ صبح به سمت “ایلات زمین” و چشمه “کوه بن” به راه افتادیم . آرش عزیر به عنوان سرپرست اگر چه صحبتهایش کمتر به گوش می رسد ، اما تقریبن همه چیز را زیر نظر داشت و مسعود به عنوان راهنمای این صعود مدام به جی پی اس خود نگاه می کرد و از راه مالرویی مشخص بالا می رفت . ساعت ۴۰ /۹ صبح در حالی که چشمه اول و پر آب کوه بن را به اشتباه پشت سر گذاشته بودیم ، در کنار چشمه دوم آن زیر یال اصلی ، برای صبحانه توقف کردیم و صبحانه خوبی خوردیم . جنگل که تا اینجای کار با درختان افرا ، اولس و مازوی بلند خودی نشان می داد و پر پشت بود  متناسب با ارتفاع ناحیه کم کم تنک گشته و جای خود را به چمنزارهای زیبا می داد . عبور از شیب “کوه بن” و منطقه آنتن و زیر “کله قندی” با کوله های سنگین سه روزه قدری سخت می نمود . اما هرچه بود با هدایت خوب آرش ساعت ۱۳/۴۵  به چشمه زیر کله قندی رسیدیم و از آب بسیار خنک و سرد آن نوشیدیم و جانی دوباره گرفتیم . در پشت سر حرکت مان قله های “توریشوم” ، گردسایه” ، “شاه معلم” و اندکی به راست “لاسه سر” و” دوخون” به خوبی نمایان بود . تصمیم ما خوردن ناهار در ییلاق مرتفع “برنی بره” در ضلع شرقی “آسمان کوه “بود که بعد از ۲۰ دقیقه استراحت کنار چشمه به طرف آن حرکت کردیم . مسیر با دور زدن کله قندی درست از زیر قله به سمت جنوب امتداد داشت که پس از تقریبن ۱۰۰ دقیقه به محل ناهار رسیدیم . آقا مصطفی ، چوپان آنجا به گرمی از ما استقبال کرد . ناهار جانانه ای خوردیم و بعضی بچه ها  قدری هم خوابیدند. ارتفاع آنجا بیش از ۲۶۴۰  متر بود و تنها ۲۰۰ متر با قله آسمان کوه فاصله داشتیم . پیمودن بیش از ۱۶۰۰ متر ارتفاع تا آنجا از ماسوله با کوله های سنگین کار ساده ای نبود اما ظاهرن همه گی سرحال بودیم . از این جا به بعد جهت حرکت ما به سمت جنوب شرقی و گاهی هم شرق متمایل می شد با تلاشی مضاعف از شیب گرداب هم بالا رفتیم و حوالی ساعت ۱۹  در محدوه ییلاقات طارم از جمله “اسپی سی” و در ضلع جنوبی کوه “گرداب”  توقف و استراحت خوبی کردیم . به نوعی کار روز اول ما در حال تمام شدن بود اگر چه هنوز باید از ضلع شمالی کوه فوق پایین آمده تا به ییلاق گرداب و سپس دیزاب برای شب مانی روز اول می رسیدیم . وقتی به محدوده کلبه های “گرداب”  رسیدیم ، روز و شب در حال نبرد و توفق بر دیگری بودند که با توصیه سرپرست همانجا در چمنزاری زیبا و مسطح چادرهای خود را بر پا کردیم و پس از خوردن شام به خوابی عمیق فرو رفتیم .

روز دوم قدری دیرتراز پیش بینی و ساعت ۷ صبح به راه افتادیم و پس از عبور از ییلاق دیزاب ، با کم کردن ارتفاع به میزان ۳۰۰ تا ۴۰۰ متر وارد محدوده ییلاقات گشت رودخان و قلعه رودخان فومن شدیم . حرکت در راه پاکوبی پهن به سمت شرق پس از ۳/۵  ساعت ما را به دشت بزرگ و سر سبز “تکاب” در ضلع شمال غربی کوه معروف “لاس پشته ” رساند . از آب گوارای چشمه تکاب سیراب شدیم و تصمیم گرفتیم با گرایش به راست کم کم از طریق یال “لاس پشته” به قله آن صعود نموده و ناهار را در کنار سنگ چین زیبا و بلندش بخوریم . همین اتفاق هم افتاد و با همت و تلاش همه ،  فاصله ارتفاع ۷۰۰ متری دشت تکاب به قله لاس پشته را در مدت دو ساعت طی کردیم و پس از خواندن سرود قله و گرفتن عکسهایی به یادگار همانجا ناهاری هم خوردیم و در هوای خنکش چرتی هم زدیم .

ساعت ۱۵/۳۰ زمان ابتدای حرکت بعد از ظهر روز دوم ما بود . با عبور از کنار قله “مل بهار” با کم کردن تدریجی ارتفاع وارد یال مسطح “مین جانی” و “بازار” شدیم . هدف رسیدن به محدوده ییلاقات رودبار و زیرقله ” پشته کوه “  در پایان روز دوم بود . بعد از دو تا سه استراحت کوتاه  در ساعت ۲۰ به چشمه پر آب “هفته خونی” رسیدیم و به ییلاق “کرداب” یعنی شب مانی دوم ما  ، تنها ۴۵ دقیقه دیگر فاصله داشتیم که آن نیز به خوبی طی شد و بساط شب مانی خود را در چمنزاری پر گل در مجاورت ییلاق آنجا پهن نمودیم . با زحمت تعدادی از دوستان آب همه همنوردان از چشمه آنجا که قدری فاصله داشت ، تهیه شد . به خوابی عمیق پس از یک روز سخت با ۳۰ کیلومتر کوه پیمایی فرو رفتیم و اوایل صبح با صدای زنگوله گوسفندان آنجا سرحال و آماده بیدار شدیم . خط الراس طولانی “پشته کوه” تقریبن در پشت سر ما قرار داشت و دره عمیق “میان دیار” و “جور دیار” در روبروی مان دره هایی که تا ناحیه “اسکلک” و “هزار مرز” امتداد داشته و به دره و رودخانه سفیدرود متصل می گردند و در سالهای اخیر در همین دره دومین رویش گاه  گل “سوسن چلچراغ” در کشور بعد از ناحیه “داماش” توسط کوهنورد پر تلاش و زحمتکش  آقای کاوه اسدی کشف گردید . “کوه های “اسلار” ، “نهراب” و “ونی” در آنسوی دره نامبرده جلوه گری خاصی داشتند. در فضایی صمیمی و شاد صبحانه ی خوبی خوردیم و ساعتی دیرتر از مقرر به راه افتادیم . هدف صعود به قله پشته کوه از ضلع غربی بود . پس از یک ساعت حرکت در جهت شرق ، با گرایش ۹۰ درجه ای به سمت جنوب از شیب تند منتهی به خط الراس اصلی بالا رفتیم و پس از ۴۵ دقیقه به سر یال اصلی رسیدیم . منظره کوههای قافلانکوه در جنوب و دره وسیع طارم و اندکی به چپ آبی نیلگون دریاچه سد منجیل ازدور جلوه گری خاصی داشت . با احتیاط از مناطق سنگی روی یال عبور کردیم و ابتدا روی قله غربی پشته کوه و ده دقیقه بعد روی قله اصلی آن با تابلویی کوچک قرار گرفتیم و این مهم ۴ ساعته به انجام رسید . از روی قله متوجه یال طولانی مسیر “الیکان” به علی آباد منجیل شدیم و این مهر تاییدی بود بر تصمیم شب قبل سرپرستی و هیات اجرایی برنامه در فرود از یال سالانسر و عملن امکان سه روزه برگزار نشدن مسیر تا علی آباد . از قله پس از گرفتن چند عکس به طرف پایین از جهت شرقی سرازیر شدیم و ساعت ۱۴/۴۵  در کنار چشمه دوم “لشکر گاه” برای خوردن ناهار توقف کردیم . با خوردن ناهار و قدری استراحت به راه افتاده و پس از عبور از مراتع زیبای “لت برهنه” و طالش طول” ساعت ۱۷/۳۰  در نزدیکی کلبه موسوم به “درویش” در سالانسر برای اجرای جلسه پایانی برنامه دور هم نشستیم و نیم ساعت تا ۴۰ دقیقه ای  مسایل مختلف برنامه را مورد ارزیابی قرار دادیم . ساعت ۱۸/۳۰  در حالی که دستگاه جی پی اس ما عدد ۶۲ کیلومتر را برای طی نمودن مسافت این برنامه نشان می داد با سوار شدن به مینی بوس  راه  شهر رشت را با خاطرات بسیار زیاد و شیرین در پیش گرفتیم .

 

کمیته فنی گروه کوهنوردی تیلار رشت / تیرماه  ۱۳۹۲

zp8497586rq

همچنین ببینید

گزارش صعود به قله علم کوه

گزارش صعود به علم کوه گروه بعد از سپری کردن دو سال سخت کرونا با …

یک دیدگاه

  1. از خاطرات ومطالب زیبا که با ادبیات قوی و شیوایی که نگشاشته شد بسیار لذت بردم خوشا به سعادت و توان انانی که جسم و روح خود را با مشقت ولذت همچون پرندگانی سبک بال به بلندای این دیار با نسیم و هوای ازاد این یال و آن یال این دیار و آن دیار به پرواز در می اورند سالم تندرست باشید دهقان