بدون تردید ، شناخت و تلفیق هدفمند سه عنصر مهم در ورزش کوهنوردی یعنی انگیزه ، توانایی و امکانات که از اصول مدون و تعریف شده در منشور بین المللی کوهنوردان (تیرول) محسوب می گردد ، می تواند راه رشد و تعالی ما کوهنوردان را در پرداختن به این ورزش گروهی و صد البته علمی هموار تر نماید . به راستی ، عناصر اصلی برشمرده با کمک ضرورتها و قوانین دیگری از قبیل نظم و انضباط ، صداقت و همیاری چگونه از ما انسان های منفرد (در ابعاد ورزشی) کوهنوردانی می سازد که به زندگی و امرار معاش نزدیکان ، اطرافیان و مردمان جامعه ، حساس می شویم تا جایی که بسیاری از شادی ها و غم هایمان مشترک می شود . حقیقتن رمز و راز این نیروی عظیم گروهی و کار جمعی در چه مقوله هایی نهفته است ؟ این حقیقتی است که بسیاری از کوهنوردان با پرداختن به آن ، صرفن بدنبال انجام یک حرکت ورزشی نیستند . بلکه در آن و با آن زندگی می کنند و شیرین ترین و جاودانه ترین خاطرات زندگی شان را می سازند . حال با این سئوال از خود ، که آیا نگاه ما ، حرکات و رفتارهایمان و اساسن فلسفه ی ما پس از شرکت در برنامه های کوهنوردی از اولین صعودهایمان در مقایسه با امروز تغییر نکرده است؟ بی شک همه ی ما در بدو ورود به این ورزش ، صاحب آن بینش و درکی که هم اکنون از آن بهره مندیم ، نبوده ایم و همواره بوسیله این نیروی متعالی “حرکت جمعی” و “نظم پذیری” راه تکامل آن را درحد و اندازه های خود پیش گرفته و به جلو رفته ایم .
یادم هست ، در مجمع فوق العاده ی یکی از گروهها در سال ۷۳ ساعت ها وقت صرف بحث درباره ی رفتارهای ناخوشایند و ناهنجار تعدادی از عناصر اصلی آن گروه یعنی هیات مسوولین شد که کاملن هم طبیعی بود چرا که از همان سالـها ، کوهنوردی در شهر و دیارمان آبستن یک تغییر اساسی بوده و وارد فاز جدیدی گردیده و از ورزشی صرفن دوستانه و محفلی ، به صورت ورزشی اصولی و به قولی سیستماتیک و نظام مند تبدیل گشته است . در این میان می توان به مجامع عمومی ۱۰-۱۲ ساعته در بعضی گروه ها در طی این سالها برای بررسی جزئیات رفتاری و عملکرد تک تک همنوردان خود در کوه و پالایش آن با نیروی بزرگ “خرد جمعی” و “رای جمعی” و همچنین به اساسنامه ها و آیین نامه هایشان اشاره کرد که مفصلـتر از منشورها و آیین نامه های بسیاری از نهادهای عریض و طویل کنونی است .
امروزه با توجه به شرایط نه چندان مطلوب فرهنگی در سطح جامعه ، وظیفه ما کوهنوردان در جهت رعایت اصول و قواعد این ورزش که قسمت زیادی از آن در ارتباط تنگاتنگ با مسایل اخلاقی و از جمله زیست محیطی است ، دو چندان می گردد . احترام به اصول و موارد مندرج در اساسنامه ی گروه ها و نهادهای کوهنوردی که عضو آن هستیم ، بی شک ضامن رشد ما در هر دو عرصه ورزشی – فرهنگی کوهنوردی محسوب میگردد . به خصوص در مباحثی از قبیل : قواعد کوهنوردی ، شرایط عضویت ، حقوق اعضا ، مقررات انضباطی و آیین نامه که به طور کلی سیاست و اهداف اصلی این ورزش را از منظر ما کوهنوردان توصیف کرده است. اصول و قواعدی که یک شبه به یک یا دو نفر الهام نشده بلکه محصول ساعت ها ، روزها و ماه ها بحث و جدل و تبادل تجربه همراه با کار و عمل اجتماعی تعداد قابل توجهی از کوهنوردان بخصوص در میان کوه و برنامه های آن است .
حال با چنین تاریخچه ای ، بیش از هر زمان دیگر به عنوان یک کوهنورد ، وظیفه ی ما مهم تر می گردد . مثلن اعضای هیات مسوولین هر گروه ، می توانند با تلاش و کوشش بیش از پیش با نگاه مداوم به اساسنامه و پرهیز از برداشت های سلیقه ای و با اتکا به “رای جمعی” ، هر سه عنصر اصلی منشورکوهنوردی را در حد توان به کار برند و به رشد آن در بدنه ی اصلی گروه و در میان سایر اعضا ومهمانان اهتمام ورزند زیرا هیات مسوولین و بازرس گروه با علم به اهمیت نقش خود در روز مجمع داوطلب قبول پست مذکور شده و رای مجمع را برای انجام وظایف مربوطه به مدت یکسال کسب نموده اند . البته پرواضح است که این مهم بدون همراهی و کمک سایر اعضاء و دوستان امکان پذیر نیست چرا که در هر گروه یا نهاد جمعی ، نظارت و مشارکت اعضا و همراهان آن ، ضامن نیل به اهداف از پیش تعیین شده و مشخص در اساسنامه و آیین نامه آن گروه یا نهاد است . در این خصوص سایر اعضاء و همنوردان یک گروه که اساسن ورزش کوهنوردی را نه تنها به منظور رشد و پیشرفت خود در کوهنوردی ، بلکه جهت ارتقای ارزش های فردی و اجتماعی شان انتخاب کرده اند ، می توانند با نگاه و توجه ویژه به اساسنامه و همچنین حضور در برنامه ها و مشارکت فعالانه در پیشبرد آن ها ، گروه یا نهاد ورزشی خود را به بهترین نحو یاری دهند .
“با آرزوی موفقیت روز افزون برای تمامی کوهنوردان”
مسعود سلیم پور / دی ۹۴