۱-در باب اهمیت نوشتار و نگارش، بطورکلی هر امری که در وجهی از گذرزمان معنا پیدا میکند باید مستند شود، نوشتار یکی از بهترین شیوههای مستندسازی است. بدون آثارمکتوب ما دچار گسست تاریخی میشویم و این گسست میتواند منجر به برداشتها و روایتهای اشتباه گردد.
۲-کوهنوردی هم مثل بسیار از فعالیتهای انسانی در حوزه فعالیتهای دارای تاریخ قرار میگیرد که میبایست به شیوه مناسبی ثبت و ضبط گردد. ثبت فعالیتهای کوهنوردی و تهیه آثار مکتوب توان تجزیه و تحلیل آنچه گذشته است و انتقال تجربیات(شکستها و پیروزیها) را موجب میشود و تکرار موارد منجر به هزینه را کاهش میدهد.
۳-گزارش زیرمجموعهای از آثار مکتوب کوهنوردی بحساب میآید. گزارشهای کوهنوردی باتوجه به ماهیت آن چیزی که قرار است گزارش شود،میتواند نویسندگان متفاوت و همچنین مخاطبان گوناگونی داشته باشند.
هر برنامهای اعم از موفق یا ناموفق یا حتی اجرا نشده،نیاز به ثبت و گزارش شدن دارد. به بیان بهتر هر تصمیمی در کوهنوردی بهتر است گزارش شود. دلایلش را با چند مثال خدمت دوستان در جلسه گفتم.
۴-در نهایت بحث اصلی یعنی گزارش فنی. درسادهترین تعریف برای من، گزارشفنی باید بگونهای باشد که کوهنورد دیگری با استفاده از اطلاعات این گزارش بتواند آن برنامه را تکرار کند. ممکن است معدود برنامههایی در جهان کوهنوردی اجرا شوند و تا مدتها قابلیت تکرار نداشته باشد،اما این استثناها نفی تعریف نمیکنند چرا که قابلیت تکرار بصورت بالقوه موجود خواهد بود.(۱)
نظر به میزان اهمیت و بزرگی کاری که انجام گرفته است،میزان اطلاعاتی که در گزارش فنی قید میشود متفاوت خواهد بود. در حد اعلی میبایست گزارش را به سه موقعیت زمانی نسبت به برنامه تقسیم کرد؛
– پیش از اجرا:
دلایل انتخاب هدف، روند آمادهسازیو تمرینات افراد، الگوی انتخاب افراد، پیشبینی و راهکار تهیه تجهیزات فردی و گروهی، توضیحات پیرامون منطقه اجرای برنامه،مانند موقعیت گیتاشناسی ( کوهشناسی منطقه ونکات با اهمیت جغرافیایی اطراف)،پوششهای جانوری و گیاهی، نکات مهم تاریخی – اجتماعی
– حین اجرای برنامه:
وضعیت ترابری و حملونقل، شهر و روستا و آبادیها در مسیر و وضعیت خاص هرکدام،نقطه شروع و پایان برنامه و همه نقاط شاخص( منابع آب، محلهای استراحت و اسکان، مناطق پرخطر، تغییرات شاخص وضعیت شیب یا جهت مسیر،قلل،پوشش تلفن همراه، مکانهای قابل دسترس برای تیمهای امداد در شرایط اضطراری،( تمامی شاخصهای ذکر شده میبایست بهمراه مختصات و ارتفاع نقاط مذبور در گزارش قیدشوند) زمانبندی اجرا شده،وقایع و رخدادها و تصمیمهای گرفته شده در حین اجرا، تعداد و توان و وضعیت روانی و جسمانی اعضا شرکت کننده در صعود.
– پس از برنامه:
گزارش مالی صعود،پیگیری وضعیت افراد و یا تجهیزاتی که در صورت بروز حادثه احتمالی آسیبدیدهاند،نقد و تحلیل برنامه و پیشنهاداتی جهت اجرای بهتر صعود در دفعات آتی.
بنظر من در برنامههایی با اهمیت کمتر بخشی از موقعیت گیتاشناسی، وضعیت حملنقل،راههای دسترسی به مبدا صعود، تمامی موارد اشاره شده در بخش حین برنامه، از الزامات نوشتن یک گزارش برنامه است. یعنی بصورت حداقل نیاز انتظار میرود هر گزارش برنامهای حتی در حد برنامههای عمومی( گلگشتی) به معرفی منطقه( کوهستانی و آبادیها)، راههای دسترسی، پوشش گیاهی و جانوری،مشخصات شروع و پایان و نقاط شاخص میان برنامه( با توضیحی که در بخش قبل داده شد) و زمانبندی آنها بپردازد.(۲)
در انتها موضوع چگونه خواندن گزارشهاست که اهمیت دارد. در واقع برای اینکه بتوانیم از گزارشی استفاده کنیم، میبایست شرایط فرد یا تیم تهیه کننده گزارش از قبیل تواناییهای فنی و بدنی، موقعیت زندگی، توان مالی و تجهیزاتی، تعداد شرکتکنندگان، سیر اجرای برنامههای گذشته آنها را درنظر بگیریم و با ضریبی مناسب با شرایط خود و تیم خود سازگار نموده تا تبدیل به گزارشی قابل استفاده برایمان گردد.
امیدوارم این خلاصه به همراه مثالهایی که در باب هر کدام از این موارد در گفتگوی دیروز زدم کمکی به بهتر بیان شدن مبحث بکند.
ممنونم از عزیزانی که گفتگو را دیدند و گوش کردند و این مطلب را خواندند. به حتم دانستهها و بیان من نواقصی دارد، کمک بزرگی خواهد بود که دوستان با نقد و بیان نظرات به تصحیح من و پیشبرد بهتر کارگاهها کمک کنند.( ۳)
نویسنده: سعید ملکی