با عرض سلام و آرزوی موفقیت خدمت همه همنوردان عزیز !
به نظرم ابتدا باید از مجموعه دست اندرکاران هیات رشت که برای برگزاری جلسه مذکور وقت و انرژی لازم را گذاشته بودند نهایت تشکر و قدردانی را داشت ، چرا که در فضای موجود کوهنوردی شهر و شاید استان ما گرد هم آوردن طیف های گوناگون سنی و حتی فکری از کوهنوردان در یک جلسه کاری بس دشوار و البته ستودنی است . متاسفانه غباری از نا امیدی و بی اعتمادی دربین بسیاری از کسانی که دغدغه مشترک چگونه درست به کوه رفتن و کوهنوردی را دارند ، در این دیار وجود دارد که حتی نحوه ابراز نظرگاههای مختلف در جلسه فوق نیز گواهیست بر این موضوع . البته به نظرم وجود فضای فوق در ورزش محبوب مان کوهنوردی در استان تا حدی طبیعی است چرا که اگر اینگونه نبود ، حال و روز کوهنوردی استان مان چیز دیگری می شد . من نیز در این نوشته قصد واکاوی آن را ندارم و همانگونه که در “تیتر”این مطلب آمده است در خصوص دستور کار آن جلسه چند سطری خواهم نوشت و از این منظر نمی توانم تشکر و قدردانی خود را ازشما عزیزان برای خواندنش دریغ نمایم :
چقدر بهتر می شد اگر هیات برگزاری نشست هم اندیشی ، یا دستور کارهای آن را از مدتی قبل در مشاوره با سایر افراد صاحب نظر تدوین می نمود و یا همان رئوس سه گانه بحث در جلسه را از چند روز قبل در اختیار مدعوین قرار می داد تا بعضی افراد به مانند من که از علم “سخنوری” ، کمتر بهره ای دارند ، با آمادگی مناسبتری در آن حاضر می شدند و یا موضوعات مطرح شده در جلسه گاهی اوقات همانگونه که شاهدش بودیم ، سر از “آسمان و ریسمان ” درنمی آورد و در فضایی واقعی تر با کوهنوردی این دیار قرار می گرفت.
۱- مبحث جوانان : به نظرم خوشبختانه ده و شاید پانزده سالی می شود که قسمت بزرگ و مهمی از بدنه اصلی جمعیت کوهنوردان حاضر در استان را جوانان تشکیل می دهند و کوهنوردی از این منظر در مقام مقایسه با بسیاری از ورزشها همواره از اولین هاست . چرا که جاذبه ها و ریسک پذیری های موجود در ذات این ورزش خود بخود رغبت لازم را برای پیوستن جوانان به آن فراهم می نماید . دغدغه اصلی کوهنوردی دراین مبحث بر خلاف بعضی از ورزشها ، ایجاد زمینه برای گرایش جوانان به آن نیست. بلکه چگونه به درستی انجام دادن و پرداختن صحیح کوهنوردی در میان جمعیت بزرگ جوان علاقه مند به این ورزش هست !
یکی از وظایف مهم و خطیری که امروزه بر عهده هیات ها ، نهادهای مستقل از قبیل کانون ، انجمن و . . . ، گروهها ی کوهنوردی و افراد صاحب علم و فن در این زمینه است ، همانا ارایه و تعمیم اصول و ضوابط تعریف شده در این ورزش در بین جوانان علاقه مند و مشتاق کوهنوردی است . اصولی که کوهنوردی مدرن و پیشرفته جهان بر اساس آن حداقل از نیم قرن پیش تاکنون بر آنها اصرار ورزیده تا همانگونه که شاهدیم به رشد چشمگیری در عرصه کوهنوردی جهانی در این مدت بدان دست یاقته است و متاسفانه در کشور ما و بخصوص استان مان ، کمتر به آنها بها داده شده و نتیجه اش آنی است که امروزه شاهدش هستیم تا ایران و خودمانی تر بگویم گیلان یکی از پرتلفات ترین نقاط دربحث ورزش کوهنوردی بشمار رود .
منشور جهانی ما کوهنوردان “تیرول” بدرستی و با دقت نظر خاصی بر روی سه عامل یا فاکتور : توانایی ، انگیزه و تجهیزات در رشد و تعالی این ورزش در بین اهالی آن تاکید دارد . بی شک هر سه عامل نامبرده در زیر مجموعه مقوله ای که امروزه از آن به عنوان “مادر ورزش کوهنوردی” نام می برند ، یعنی “آموزش” نهفته است . هر گاه کوهنوردی استان کوهستانی ما گیلان ، بتواند ضرورتها و اصول درست حرکت نمودن در کوه را بین اقشار جوان علاقمند به این ورزش که خوشبختانه شمارشان بسیار زیاد است آموزش دهد ، آنوقت این دیار می تواند هر سه رکن “توانایی ، انگیزه و تجهیزات” را دربین همه رهروان این ورزش ارتقا دهد و اختلاف عمیق بین سطوح کمی و کیفی کوهنوردی گیلان را کمتر نماید. مطمئنن منظور از بکاربردن فاکتور توانایی در این ورزش ، زور آزمایی یا قدرت نمایی “کر و کور” که به راحتی ضعف و ناتوانی خود را در مقابل حوادث طبیعی و غیر طبیعی نشان می دهد ، نیست . بلکه توانایی در کوهنوردی پیشرفته امروزی ، کاملن با امر آموزش مرحله به مرحله در ارتباط بوده و هر دو لازم و ملزوم یکدیگرند. در بحث ایجاد “انگیزه” نیز به همین گونه است . به عنوان نمونه فردی که آموزش گام برداری در مناطق دشوار کوهستانی دیده باشد ، مطمئنن انگیزه و توانایی او در پیمودن آن مناطق خیلی بیشتر از کسی است که هیچ آموزشی در این زمینه ندیده است . این مورد در خصوص “تجهیزات” نیز صدق می کند . همه می دانیم که فراگیری چگونگی شناخت و نحوه بکار گیری آنها ، امروزه به طور رسمی در دوره های آموزشی یک بخش مهم و تاثیر گذار را به خود اختصاص داده است . و هر گاه بخواهیم واقعن نگاهی حتی قدری جدی تر به کوهنوردی داشته باشیم باید اطلاعات و آموزش لازم در مورد تجهیزات را کسب نموده تا با خطرات کمتری در انجام آن مواجه شویم و درست تر و بهتر در کوه گام برداریم .
۲- مبحث مربیان : با توجه به تاریخچه کوهنوردی دیارمان و در نظر گرفتن شروع نگاه جدی و “سیستماتیک” به ورزش کوهنوردی در میان کوهنوردان استان ما گیلان ، نمی توانیم انتظاری برابر و مساوی با برخی از استانهای پر سایقه کوهنوردی در این زمینه داشته باشیم . از یاد نبریم که از زمان برگزاری اولین دوره رسمی کارآموزی سنگ نوردی در استان ما بیش از ۱۵ سال نمی گذرد که مدرسین آن نیز از تهران آقایان جواهر پور و علی نژاد بودند . اما با سربلندی باید گفت که در این مدت نه چندان طولانی ، مربیان و مدرسین بسیار خوبی در استان ما با سعی و تلاش فراوان توانستند مدارج گوناگون علوم و فنون کوهنوردی را فرا گیرند که متاسفانه نتوانستیم آنطوریکه باید از وجود مفید و گرانقدرشان در رشد اصولی و نظام مند کوهنوردی این دیار بهره ببریم و البته دلایل متعددی در این خصوص وجود دارد که بررسی آن را به زمان مربوط به خودش موکول می کنم . چرا که تیتر یا عنوان مطرح شده در جلسه “چگونگی بهره مندی از دانش و توانایی این عزیزان” به قولی از حالا به بعد است که این موضوع نیز کاملن در ارتباط با بحث اول قرار دارد . یعنی هر چقدر هیات ، نهادهای مستقل کوهنوردی و گروهها در امر آموزش همنوردان خود گام برداند ، طبیعتن باید از وجود مربیان و مدرسین این عرصه بهره جویی نمایند و هر چقدر تعداد افراد داوطلب در فراگیری علوم و فنون کوهنوردی بیشتر باشد ، خود بخود انگیزه مربیان ما برای ارایه مطالب مرتبط افزایش می یابد . در این میان نقش مهمی بر عهده مسئولین هیات ها و گروههای کوهنوردی نهفته است تا امر آموزش مخاطبان خود بخصوص جوانان را که خوشبختانه در گیلان کم هم نیستند ، مد نظر قرار دهند تا از این وضعیت نا مناسب و بغرنج موجود در کوهنوردی و فاصله بسیار زیاد سطوح کمی و کیفی اش قدری رهایی یابیم . هر چه عطش فراگیری و آموزش در بین بدنه اصلی کوهنوردی که گروهها باشند ، بیشتر شود به همان نسبت رغبت و تمایل مربیان ما برای آموزش و همچنین به روز شدن خودشان بیشتر خواهد شد که “مستمع صاحب سخن را بر سر ذوق آورد” ! . با همه اتفاقات ناگواری که در چند سال اخیر در عرصه کوهنوردی شاهدش بودیم ، معتقدم می توانیم با دوری جستن از حساسیتها و برداشتهای صرفن شخصی ، با رویی گشاده و با کمک پیش کسوتان زحمتکش و محترم ما در این عرصه ، به پیشواز مربیان و مدرسان عزیز رفته تا تنور آموزش کوهنوردی دیارمان گرمتر از پیش گردد و باور نماییم که کوهنوردی در گیلان هنوز جوان بوده و جای رشد و ترقی فراوانی دارد .
۳- مبحث انجام کارهای نو و تازه در استان : گیلان با داشتن ۳۲۳ کوه یا قله ثبت شده و قرار داشتن بیش از ۶۰ درصد از مساحتش در میان کوهها و ارتفاعات ، یکی از استانهای کوهستانی کشور محسوب می گردد و به جرات می توان گفت بسیاری از استانهای کشور که امروزه در بحث کوهنوردی جلوتر از ما هستند ، آرزوی داشتن کوههای موجود در این استان را دارند . اگر بدانیم که بلندترین کوههای موجود در بسیاری از استانهای صاحب سبک و پیشرو کوهنوردی کوتاهتر و کم اهمیت تر از منظر این ورزش در مقایسه با نقاط ناشناخته موجود در استان مان است ، آن وقت قدر قله های بلند ، دیواره ها ، غارها و دره های موجود در استان را بیشتر می دانیم . در این مورد همواره این روایت قدیمی به ذهنم می آید که ” مرغ همسایه غاز است ” ! من به هیچ عنوان تعصب خاصی را در پیمودن دو قله یا کوه هم ارتفاع در گیلان با استانی دیگر ندارم . بحث من عدم شناخت لازم از داشته های نزدیک مان است از کوهها و ارتفاعات کوچک و بزرگ بغل گوشمان و متاسفانه تاکنون این اتفاق افتاده است و تنها انگشت شماری از کوهنوردان و گروهها دراستان فعالیتهای درخوری انجام داده اند که آنهم در میان همهمه و سر و صدای فراوان صعودهای متعدد تکراری گم شده است . به نظرم در اینجا نیز هیات ها ، گروهها و نهادهای مستقل کوهنوردی استان می توانند یا در قالب کمیته فنی یا کوهنوردی شان و یا در هر شکل مرتبط با آن با افراد شناخته شده و پیش کسوت در این خصوص در استان از آستارا گرفته تا چابکسر ارتباط گرفته و از اطلاعات غنی و فراوان آن عزیزان در هر منطقه استفاده نمایند تا در جهت شناخت مناطق بکر و کوهستانی گیلان گامهایی اساسی برداشته شود و در آینده نزدیک با بهره گیری از کوهنوردان با تجربه و البته جوانان ، اقدام به صعودهایی تازه و کارهایی نو در همه بخش های کوهنوردی از قبیل : قله ، دره ، غار ، دیواره یا سنگ و غیره نمایند . به نظرم مهم در این خصوص نیز گذاشتن وقت و انرژی و کوشش لازم است . چرا که استان گیلان هم دارای مناطق کوهستانی ناشناخته فراوانی است و هم افراد با انگیزه و توانا در این خصوص کم نیستنذ.
“باقی بقایتان”
مسعود سلیم پور – ۳/۲/۹۳