۱- منظور از اخلاق چیست؟ تفاوت “بایدها و نبایدهای” اخلاقی با دیگر نظامات انشائی در چیست؟
۲- تکیهگاه یا منشأ این وظایف کجا است؟اخلاق هنجاری (normative ethics)
۳- قواعد کلی اخلاقی که شایستهی اعتنا و متابعت برای همگان باشد، کدامند؟ اخلاق کاربردی (applied ethics)
۴- در هر موقعیت معین دقیقاً چگونه باید رفتار کرد تا اصول و قواعد مورد توافق در بند (۳) رعایت شوند؟
“اخلاق”به رسمیت شناختن حقوق” است، مبتنی بر وجدان درون. انسان اخلاقی کسی است که ابتدا از “خودمداری” (ego-centrism) عبور کند و خودآگاهی به وجود “دیگری” در او نهادینه شود، سپس به حقوق عناصر گوناگون محیطی توجه کند، آنگاه وظایف خود را در برابر همهی ذیحقّان و ذینفعان بشناسد و بدانها پایبند باشد.
فرد کوهنورد یا مرتبط با کوهنوردی میتواند در جایگاههای مختلف قرار داشته باشد:
۱- کوهنوردی معمولی و منفرد
۲- عضوی از یک باشگاه کوهنوردی
۳- سرپرست یک گروه یا باشگاه کوهنوردی
۴- مربی کوهنوردی
۵- راهنمای کوهستان
۶- سرپرست یک تیم صعود
۷- امدادگر/پزشک کوهنوردی
۸- طراح وسایل کوهنوردی
۹- فروشندهی تجهیزات کوهنوردی
۱۰- عضو تیم امداد و نجات کوهنوردی و … فرد اخلاقمدار در هر یک از این جایگاهها در برابر حقوق دیگران وظایفی به عهدهی خود احساس میکند.
به طور کلی طرف مقابل این حقوق را میتوان به سه دسته تقسیم کرد:
نخست- دیگری (انسان/انسانهای دیگر)
دوم- محیط زیست (طبیعت)
سوم- خود (خود به مثابهی ذیحق)
در اخلاق کوهنوردی لازم است تکالیف فرد کوهنورد اخلاقمدار، یا کسی که با مشاغل کوهنوردی به نوعی مرتبط است، در برابر آن سه ذیحق کلی آشکار شود. ابتدا احصاء ذیحقان:
دستهی نخست:
۱-دیگر کوهنوردان که در کوهستانی که من برای کوهنوردی پای در آن نهادهام حضور دارند، یا در برنامههای آینده به این نقطه خواهند آمد؛
۲-دیگر گروههای کوهنوردی که به موازات گروهی که من بدان تعلق دارم مشغول فعالیتاند؛
۳-انسانهای غیرکوهنوردی که رفتار من برای دسترسی به کوهستان یا در کوهستان، بر چگونگی زندگی آنها اثر میگذارد: مردم بومی (مردان و زنان و کودکان روستاهای مبادی صعود)
۴-تأمین کنندگان: فروشندگان، مسئولان پناهگاهها، رانندگان، چارپاداران، …
۵- شهروندانی که سبک کوهنوردی، تردد و هر گونه فعالیت من در شهر که ناظر بر کوهنوردی است، در وضعیت آنها اثر میگذارد. (مردم بهسر برنده در محل قرار صبحهای برنامهها، …)
۶- خانوادهی من و خانوادهی همنوردان
دستهی دوم:
۱-عناصر غیرزنده و زندهی کوهستان محل صعود: خاک، چشمهسارها و رودها، گیاهان، جانوران (از حشره و شته و عنکبوت گرفته تا انواع خزندگان و پرندگان و پستانداران کوچک و بزرگ که کوهستان خانهی آنها است)
۲-آب و هوای کوهستان که ممکن است به نحوی تحت تأثیر رفتار من در کوهستان قرار گیرد، (رانندگی و رها کردن دود و گرمای ناشی از وسایل نقلیه یا افروختن آتش، تا نحوهی استفاده از آب و خام مشرف بر آبهای سطحی)
۳- محیط و منظر کوهستان، (تحت تأثیر نحوهی ایجاد سر و صدای من و تیم من، نحوهی کمپینگ من یا تغییر عوارض و سیمای کوهستان: ساخت پناهگاه، یا سنگچین و برپایی چادر و …)
۴- منابع زیرزمینی نقاط مختلف دنیا که مواد استخراج شدهی آنها صرف ساخت تجهیزات فنی و عمومی برای برنامههای کوهنوردی من میشود.
۵- آبوهوای کل کره زمین که فعالیت کارخانجات تولید کنندهی تجهیزات کوهنوردی من بر آن اثز میگذارد.
۶- منابع و تجهیزات شهری که صرف دفع انواع پسماندهای ناشی از فعالیت کوهنوردی من میشود.
دستهی سوم:
۱- سلامت جسمی من که ممکن است تحت تأثیر رفتار من در کوهنوردی قرار گیرد. (من چقدر مجازم برای انجام صعودهای پرمخاطره، که بعضی از آنها ممکن است آسیبهای جدی در پی داشته باشد، رنج یا ضایعهی جبرانناپذیر بر خود وارد کنم؟)
۲-سلامت روان من (که ممکن است تحت تأثیر قرار گرفتن طولانی در ارتفاعات بسیار بالا، یا قرار گرفتن در شرایط بسیار دشوار و استرسزا از حالت متعادل و قرین تندرستی خارج شود)
۳- بهینگی زیست اجتماعی و سلامت معنوی خود (چقدر مجازم مسائلی مانند زندگی فردی، خانوادگی، رشد فردی ناشی از ایفای نقشهای اجتماعی، و آیندهی تحصیلی و شغلی خود را تحت تأثیر کوهنوردیهای حرفهای قرار دهم؟)
از نظر نگارندهی این سطور، کوهنوردی تنها یک ورزش ساده، در میان انواع ورزشها نیست، یک سبک زندگی است. نوعی سبک زندگی که اگر با موازین درست اجرا شود، میتواند بالاترین دستآوردهای فردی و اجتماعی را در پی داشته باشد. تسلط بر اصول اخلاق کوهنوردی از جملهی این موازین است.