این روزا تو مود گذشته ام….
مدام یاد گذشته می افتم…
توهم زدم که گذشته خیلی بهتر از الان بوده… بوده؟
این عکس از آخرین اردوی تیلیچوپیکه ، شهریور ۸۷ یخچال سبلان روزی که برای اولین آقای زارعی و عظیم قیچی ساز رو دیدم
عظیم که چنان صمیمی و تودل برو بود که گاهی یادت میرفت دو روزه از برودپیک برگشته و مثل یه اردونشین باهاش برخورد می کردی یا آقا رضا که انگار یادش رفته بود نباید بیش از سطح بچه ها آموزش بده و مثل خیلی های دیگه باید فوت استادی رو نگه داره برا کلاس هایی با مبالغ بالا و هرچه می دونست به پای بچه ها ریخت…
هرچند قابل درکه…
در مقابل بچه هایی که اینقدر بی ادعا و بزرگ منش بودند کمتر مربی ای می تونه اینقدر خوب نباشه بچه هایی که اندازه نگه دار بودند…
اندازه نگه دار…
یاد همه خوبان بخیر
یاد همه بزرگای بی ادعا بخیر
دلم برای همه تون تنگ شده
شماهایی که نسلتون داره منقرض میشه ولی خبر ندارید…
ایستاده از راست:
سید محمد سید آقایی از تهران، سمکو از سنندج، فرزاد آرج از زنجان، رضا زارعی (سرپرست اردو)، ایرج معانی از اردبیل، حمید نائینی از همدان، ولی از نقده، سعید حاجی بیگلو از نیشابور، وحید طهوری از تهران، احسان رحیمی از نقده، من
نشسته از راست:
عظیم قیچی ساز (مربی اردو) ، ابوالفضل نصر از تهران، حسین مقدم از زنجان . عکاس هم سامان طهمورثی از کرمانشاه است.
(منبع : وبلاگ ایاز)
zp8497586rq