طبق تحقیقات انجام شده ، بهترین روش برای نهادینه کردن یک رفتار خاص برای آن که به عادت صحیحی تبدیل شود آموزش فرد از همان اوان کودکی است. بنابراین آموزش نگهبانی از طبیعت و حفظ محیط زیست نیز باید از همین دوران آغاز شود. شاید اگر به این مهم از دیرباز اهمیت داده می شد این گونه شاهد از دست رفتن فاجعه بار زیباییهای طبیعت و آلودگی محیط زیست نبودیم.
چه بسا پدر و مادر مجدانه فرزندان خود را به نحوی تربیت می کنند که بدانند فضای خانه باید پاک و تمیز و مرتب باشد و هر چه بزرگتر می شوند به همان قیاس در این خصوص وظیفه ای را به ایشان محول می کنند. البته در همه ی خانوانده ها شاید این مهم تنها به عهده ی مادر باشد و بعضا پدر و متاسفانه شاهدیم نسل به نسل نظم و انظباط محیط زندگی هم به درستی آموزش داده نمی شود، حال چه برسد به پاسبانی از طبیعت و زیستگاه های طبیعی و جانوری ، مراقبت از میراث های فرهنگی – تاریخی و فضای محیط شهری و روستایی.
منظره ی زشت و اسفبار کناره های پر از آشغال جاده ها به روشنی نشان دهنده ی عمق ندانم کاری ها و کم کاری های والدین و دیگر مسوولین آموزشی در سطح خرد و کلان است ، چرا که فرزندان دیروز بزرگسالان زباله ساز امروزند.
یکی از راه کار های حل این مسئله ی خطیر همانا تربیت و هدایت نسل آینده است ، باشد که آن ها امانت دار خوبی در حفظ و نگهداری میراث های بزرگ طبیعی و تاریخی باشند. آموزش نونهالان در خانه و مدرسه، آموزش جدا کردن زباله های قابل بازیافت ، آموزش استفاده ی بهینه از لوازم و وسایل خانه و حتا دفتر و کتاب مدرسه ، آموزش استفاده از وسایلی که دیگر به نظر کاربردی ندارند و تبلیغ و برجسته سازی و حتا آموزش رسانه ای این مسایل توسط مدیای جمعی می تواند در این راه کمک موثری باشد.مثلا ساختن چراغ خواب از یک ظرف پلاستیکی مایع ظرفشویی که قبلا در بعضی مدارس ترویج می شد وامروزه به دلیل نوخواهی و در دیدرس بودن انواع وسایل فانتزی و چشم نوازی که مرتبا تبلیغ می شود دیگر به فراموشی سپرده شده است.
مهمترین الگو برای فرزندان ما پدر و مادر هستند. آنان در هر دم و هر زمان با رفتار خود به فرزندانشان آموزش عملی می دهند. وقتی پدر عوارض بین جاده ای را می پردازد و آن گاه به جای انداختن کاغذ رسید در سطل زباله تعبیه شده، کاغذ را در جاده رها می کند نباید انتظار داشت که فرزند این خانواده پوست شکلات و بیسکویت را در خیابان ، پیاده رو و پارک نریزد.
حتا در طبیعت و کوهستان نیز شاهدیم که چگونه به آسانی زمین و آسمان بکر و پاک آلوده می شود. حتا کوهنوردان حرفه ای هم نسبت به این امر آن گونه که شایسته است رفتار نمی کنند. شاهد این ادعا کوه زباله های کنار بام بلند جهان اورست است. بر ماست هنگامی که از سر وصدا ،شلوغی و ازدحام ، روزمرگی و روزمردگی ، وآلودگی و زباله های شهری به طبیعت پناه می بریم آن را همان گونه ترک کنیم که باید و شاید. یعنی بکر ، پاک ، تمیز و زلال. انگار که پای هیچ بنی بشری به آن جا نرسیده است.
جان کلام این که همان گونه که کاستی ها را مشاهده می کنیم و از نبودها و نداشتن ها آه حسرت می کشیم و نگران حال و آینده هستیم بیندیشیم که در دایره ی تاثیر گذاریمان هرجا که هستیم چه می دانیم و چه می توانیم.
نسرین اسرافیلیان