خانه / درباره ما / گزارش فصلي / مُشک آن است که خود ببوید ،نه آنکه عطار بگوید

مُشک آن است که خود ببوید ،نه آنکه عطار بگوید

( گزارش فصل تابستان  سال ۱۳۹۱ هیات مسوولین گروه کوهنوردی تیلار رشت )

با عرض سلام و ارادت خدمت اعضا و همنوردان محترم !

       بدون تردید شلوغ ترین فصل کوهنوردی در گیلان ، تابستان است که از چند نظر می توان این موضوع را مورد بررسی قرار داد . در اینکه موقعیت اقلیمی استان به گونه ای است که به ورزش کوهنوردی دراین زمان از سال بیش از سایر فصول رجوع می شود ، شکی نیست و شاید هم به حق باشد . اما از نظر سطح فنی این ورزش ، حکایت “مدینه گفتی و کردی کباب” به ذهن متبادر می شود . به قول دوستی کوهنوردی استان مان در کلیت خود، تابستان ها تنورش داغ داغ (البته در حد متعارف منطقه ایش) و درسایرمواقع به مانند غاریخی درفک ، سرد سرد  است .

 ما نیز برخلاف گرمی هوای تابستان و حتی میزان درجه کوهنوردی دراین دیار در این موقع از سال ،  آنچنان تنور کوهنوردی گروه مان گرم نبود .  در طول فصل ۵ صعود انجام دادیم با ۱۳۲ شرکت کننده  و جمعن با حضور ۳۱ عضو در برنامه ها و معدل کمتر از نصف حضور هیات مسوولین در صعودها . خوب است توجه ای کنیم هر چند نصف و نیمه به ماده ۸۰ از فصل چهارم و ماده ۹۳ از فصل ششم اساسنامه گروه . این وضعیت در ادامه ممکن است براساس مواد فوق در اساسنامه به اخطار شفاهی و یا کتبی برخی از اعضای محترم گروه و حتی هیات مسوولین منجر گردد.

 در طول تابستان ۸ جلسه برای پیشبرد برنامه های کوهنوردی خود برگزار نمودیم که متوسط زمان هر کدام ۳ ساعت بوده است . در پایان فصل تابستان  آقای حمید یگانه دوست عضو رسمی گروه شدند و همچنین مقرر گردید اساسنامه گروه به ۱۱ نفر از همنوردان که مدتهاست در برخی از برنامه ها همراه تیلار هستند داده شود تا نگاهی جدی تر به عضویت آتی خود در گروه داشته باشند .

برای قرار گرفتن در فضای صعودهای تابستان ،‌ قدری در داخل آنها گشت و گذاری می کنیم تا ببینیم چه کارها کردیم و نکردیم :

دهرا : اولین باری بود که با گروه قصد رفتن به آن منطقه را داشتیم و این مستلزم شناخت کافی از شرایط کوه پیمایی در آنجا بود . بالاخره با کمک بچه های جوان و البته سرپرستی خوب سعید و با وجود عدم حضور افرد شاخص راهنمایی در گروه ،  از رسیدن به منطقه دهرا  و اجرای یک صعود قوی و خوب سربلند در آمدیم . ۱۳ ساعت مفید کوهنوردی در مناطق بکر ناحیه “آلیان” درسهای خوبی برای ما به همراه داشت و مهر تاییدی بود بر انتخاب درست این برنامه در آن موقع از سال با توجه به تعطیلی برنامه آمادگی جسمانی گروه .

سماموس : اگر چه صعود یک روزه به بام گیلان “سماموس” یا “سماسیاه” در نگاه اول قدری دشوار به نظر می رسد ، اما پس از مدتها تعداد حضور اعضا در این برنامه به رقم خیره کننده ۹  یعنی ۴۰ درصد کل اعضای گروه ، رسیده بود . در روزی که تنها یک عضو هیات مسئولین در آن حاضر بود، ناصر آقای سرپرست کار ساده ای در پیش نداشت . تعدادی از شرکت کنندگان با توجه به صعود فوق ، اصول و موازین کوهنوردی را در خلال برنامه آنطور که باید رعایت نمی کردند واین سرپرست ما را قدری کلافه کرده بود .  در سماموس آنقدر هزینه رفتن به جواهر ده بالا بود که مجبور شدیم فقط برای چند ساعت اول کوهنوردی در داخل استان مازندران ، آن را به حساب صعودهای خارج از استان در آورده و برایش یارانه (!؟) در نظر گرفتیم . با رسیدن ۸۵ درصد تیم ۲۷ نفره گروه به قله ، قدری خیال ما از صعود بعدی آسوده شد . اما چه سود،  تنها ۲ نفر از سماموسی ها در صعود چالون و سیاه کمان شرکت نمودند ! .

چالون و سیاه کمان : منطقه علم کوه و یا “آلپ” ایران ، در تابستانها محل تاخت و تاز بخصوص ما گیلانی هاست. اگر چه نمی توان از کسب تجربه های گرانبها درهمین فصل گرم نیز از کوهنوردی در آن منطقه به راحتی گذشت.

با ۱۴ نفر به نسبت سالهای قبل ،‌فقیرانه به پناهگاه رویایی و خاطره انگیز “سرچال” رسیدیم . البته این فقر حرکتهای جمعی کوهنوردی به نظر می رسد دامن کل این ورزش و گروهها را گرفته چرا که ما با همین تعداد هم  در شمار شلوغ ترین گروهها در منطقه بودیم . صعود خوبی انجام دادیم . همه چیز داشت ، برف ، یخ ، سنگ ، سنگ ریزه و بجای یک قله ، دو قله !‌ . مصطفی خان سرپرست خوب و مسلط بود .

تیرو : دومین برنامه جدیدی بود که درتابستان امسال برگزار نمودیم و چقدرهم زیبا بود ! . افسوس برای دوستانی که در آن حضور نداشتند . همه ۳۴ نفری که از روستای “زندونه” در یک روز گرم تابستانی پس از خوردن صبحانه آغاز به حرکت کردیم ، پس از ۵/۴ ساعت در کنار سنگ چین پهن قله  ۲۹۱۰ متری تیرو قرار گرفتیم . آقای شهرام فرهنگی از همنوردان قوی و خوب مان به زیبایی هرچه تمامتر مسئولیت راهنمایی گروه را در آن روز به انجام رساندند .

عرفیان :  صعود عمومی به منطقه عرفیان در میانه کوه سرک در منطقه رستم آباد را برگزار نکردیم . برای بررسی اجرای برنامه فوق با توجه به حوادث پیش آمده در کوهنوردی گیلان و تلاشی که به منظور زنانه و مردانه کردن آن در جریان است ، چند نفر از مجربین گروه را دعوت کردیم . با توضیحات کافی و وافی بخصوص دو نفر از مجربین فوق ، هر سه عضو هیات مسئولین حاضر در جلسه ، مجاب شدیم که تاوان اجرای صعود از اجرا نشدنش بیشتر است . در نتیجه رای به عدم اجرای صعود عرفیان دادیم . بعدن هم تلفنی از دو عضو دیگر هیات مسئولین نظرخواهی نمودیم که نهایتن برنامه عرفیان با چهار رای موافق و یک رای مخالف برگزار نگردید .

درفک : ظاهرن کانون کوهنوردان گیلان،‌ بدلیل احتمال استقبال بیشترهمنوردان گروههای مختلف ، ‌صعود یادبود هرساله به معروف ترین کوه گیلان، درفک را  تقریبن یک ماه زودتر از موعد مقرر در نظر گرفته و برگزار نمودند. اگر چه در عمل ، افزایش که چه عرض کنیم حتی با کاهش شرکت کنندگان به نسبت سالهای قبل مواجه شدیم .  این کاهش حتی در نزد حضور عناصر اصلی این نهاد نیز محسوس بود .

به نظرمی رسد اگر عوامل اجرایی این صعود قدری با برنامه ریزی مدون تر ، بهتر عمل نمایند و صعود تنها شامل گروههای تحت پوشش کانون نباشد، یادبود عزیزان از دست رفته در سال ۷۷ می تواند به عنوان یک روز کوهنوردی در سطح کشور نیز مطرح گردد.  از یاد نبریم صعودهای چند صد نفره سالهای اول پس از حادثه را که کوهنوردانی حتی در سطح ملی ازاستانهای مختلف در آن حضور داشتند .

عوامل اجرایی برنامه زحمات زیادی کشیدند. واقعن هم با توجه به شرایط موجود کوهنوردی در استان ، اجرای یک صعود دو روزه قریب به صد نفر،  برنامه ریزی خاص خود را طلب می کند که الحق کانونیان عزیز برنامه را خوب اجرا نمودند.  به غیر از شلوغی بی موقع محل شب مانی (آخر شب و اول صبح قبل از بیدارباش) و قدری هم رعایت نکردن افراد در حمل زباله شخصی خود ، باقی مسایل درست پیش رفت .

و دراین میان گروه ما با ۳۱ شرکت کننده (باماشین و بی ماشین) تقریبن بیشترین تعداد شرکت کننده را داشت . فضای جالبی در هنگام خوردن غذا به صورت جمعی با زیراندازهای بزرگ مان ، بوجود آمده بود . جای خیلی از همنوردان ما خالی بود .

*                         *                           *

همانگونه که از تعداد جلسات ما در مقایسه با فصل قبل تر نمایان است ، میزان وقت گذاری و تلاش ما هیات مسئولین هم به نسبت بهار کمتر بود و اگر بخواهیم بصورت اجمالی نگاهی به مسئولیت های ما از یک طرف و کارهای انجام شده از طرف دیگر بیاندازیم خواهیم دید آن طور که باید تلاش لازم برای رشد و شکوفایی و حرکت رو به جلو گروه را نکرده ایم که البته به مانند همه پدیده ها ، دلایل مختص به خود را دارد :

دبیر گروه :  مسعود که ابتدا با ایده ها و انرژی زیاد امسال مجددن به عرصه عملی در هیات مسئولین گروه وارد شد، فعالیت هایش در تابستان تحت تاثیر چند عامل قرار گرفت . ده روز اول تابستان تحت شعاع کارهای خارج از گروه وی بوده و عملن حضوری در آن نداشت . آدمی که به راحتی شرکت در برنامه های گروه را از دست نمی دهد ، در نیمه دوم تیرماه فوت مادرش باعث غیبت وی در برنامه سماموس شد . شاید دو دلیل مذکور ، موجب تاخیر در انتشار دومین شماره نشریه “تیلار” باشد . نشریه ای که مسئولیت اول گردآوری و انتشار آن برعهده وی است . به نظرمی رسد با برنامه ریزی بهتر و کوشش بیشتر می شد نسخه دوم نشریه را حداقل تا پایان تابستان به چاپ رساند. عدم انعکاس ارزیابی و بررسی هیات مسئولین از برنامه های تیرو ، چالون وسیاکمان و درفک در سایت گروه را هم میتوان در شمار کارهای انجام نشده وی به حساب آورد . کمک به پیشبرد مسایل مختلف درخلال یک صعود توسط وی ، گاهی به دخالت دراموردیگران تعبیر می گردد. به هرصورت او تنها عضو هیات مسوولین حاضر در دو برنامه بیش از یک روزه تابستان امسال بود .  نامه های رسیده به گروه را در صورت لزوم و با نظر هیات مسوولین پاسخ می دهد . بازار نامه نگاری سه ماه اخیر هم سوت و کور بود.  تنها متن امضاء شده توسط گروه، نامه و شکوائیه ای بود که توسط گروهها و هیاتهای مختلف برعلیه جریان مخالف کوهنوردی تهیه شده بود تا بتواند کمکی باشد در به روال عادی درآوردن کوهنوردی در دیارمان .

کمیته فنی : باد و توان چرخهای کمیته فنی به نسبت بهار قدری کم شده است . آرش در سه برنامه اخیر گروه که حداقل دو تا از آنها در شمار مهم ترین برنامه های سال گروه هستند ، حضور نداشت . بالاخره از کلاف سر درگم تمرین سنگ نوردی گروه در نیامدیم . ظاهرن با نظر مربی تیم ، کمیته فنی ما عطای یک کار شاخص سنگ را در پاییز امسال به لقایش بخشید . کمبود وسایل سنگ نوردی ، به سختی کمیته را آزار میدهد و در این میان صندوق گروه هم جانی برای کمک درخور ندارد. خرید یک صندلی سنگ نوردی Harness توسط یک عضو کمیته  و هدیه آن به گروه هم ظاهرن تاکنون تاثیری بر روند کار کمیته در امسال نداشت . کرکره دکان آمادگی جسمانی و تمرین های هوازی گروه هم تقریبن از اوایل تابستان پایین است . گزارشهای صعود و فایل جی پی اس آنها هم به موقع و آنطور که باید به سایت و اطلاع دیگران نمی رسد . متوسط حضور اعضای کمیته فنی در برنامه های تابستان امسال حتی از سطح عمومی گروه هم پایین تر است . آماده شدن “ناپلئونی” پیش نویس نیم سال دوم  ساعتی قبل از آخرین جلسه هیات مسئولین برای آن ، خود حکایتی ست جالب از فاصله کیفی کمیته فنی مان با عناصر تشکیل دهنده در آن و پتانسیل موجود  در آن  با میزان فعالیت هایشان . اینکه مسئول کمیته فوق همواره به استقبال خیلی از کارهای مربوط به خود در مورد گروه می رود برکسی پوشیده نیست و یا این که کمیته در طول تابستان جلساتی برای ارتقاء کیفی عملکرد گروه برگزار نمود،‌ غیر قابل انکار است . بی شک با حضور آرش عزیز در راس کمیته فنی و وجود افرادی مجرب و با انگیزه در داخل آن ، امید زیادی به آینده پرکار این کمیته در نیم سال دوم داریم .

کمیته مالی و تدارکات : در مورد این کمیته و شخص خانم شمشادی در گروه دچار یک “تناقض” ویا به قول غربی ها “پارادکس” هستیم . از یک طرف مجموعه توانایی ها و روابط وی به حدی است که می تواند به سادگی از پس کار این کمیته براساس تعریفی که از آن در گروه داریم، برآیند . اما از طرف دیگر مشغله های شخصی (اخیرن بیماری مادر) و ناراحتی جسمی خودشان موجب شده که تهمینه شمشادی شاد و با روحیه  را در هیچکدام از برنامه های تابستان در کوه نبینیم . اما این به معنای عدم فعالیت شان در پیشبرد امور گروه نیست .  تقریبن همه موارد تدارکات غذایی و غیره را در دو برنامه بیش از یک روز گروه در تابستان ، یا خود به پیش بردند و یا به دقت پیشبرد آن از طرف دیگران را زیر نظر داشتند .  به نظر می رسد تهمینه باید وقت و زمان  بیشتری برای از بن بست درآمدن و رفع محدودیت شدید کمیته مالی ما در جهت ارتقای سطح صندوق با مشاوره و رایزنی های مختلف با حفظ ایده آلها و پرنسیب های گروه ، بگذارد .

کمیته روابط عمومی : چند دلیل عمده موجب شده تا از میزان توانایی ها و قدرت افشین در پیشبرد امور مربوط به   روابط عمومی کاسته شود . شرایط شغلی ، محدودیت های خانوادگی و عدم جدیت لازم در گذاشتن وقت و انرژی کافی برای پیگیری کارهای مربوطه . مطمئنن دلایل بالا در عدم حضور وی درچند برنامه مهم تابستان امسال بی تاثیر نبود .  با توجه به موقعیت و ویژه گی کارهای فرهنگی در گروه ،‌ کمیته فوق همواره محل چانه زنی و به کرسی نشاندن نظرات مختلف است که اتفاقن همین تضارب آراء موجب بالندگی و شکوفایی آن و درنتیجه گروه خواهد بود. از این منظر باید اعتراف نمود کمیته روابط عمومی در تابستان امسال آنچنان که باید از تمام پتانسیل موجود در گروه استفاده ننموده و شاید به روز نشدن که چه عرض کنیم به هفته نشدن سایت گروه در برخی اوقات ، ‌عدم استمرار چاپ و انتشار دفترچه آوای کوهسار در تابستان و اجرانشدن هیچ برنامه فرهنگی در صعود مهم “چالون و سیاه کمان” ، دلیلی باشد بر ادعای مذکور . با این اوصاف کمیته روابط عمومی در طول تابستان چندین جلسه برای اجرای برنامه های فرهنگی برگزار نمود و در اول هر ماه مناسبت های ویژه آن را به اطلاع حداقل ۱۰ نفر از همنوردان می فرستاد تا از نظراتشان برای اجرای برنامه ها استفاده نماید که از آنجمله میتوان به برنامه های فرهنگی در قله “تیرو” ، داخل مینی بوس  تا جواهرده در برنامه “سماموس” و اجرای چند برنامه در شب مانی صعود به “درفک” اشاره نمود. با این حال آن چیزی که امروزه  به عنوان مجموعه کارهای این کمیته انجام می شود با اهداف افشین و همراهانش فاصله زیادی دارد .

کمیته آموزش امداد و نجات کوهستان : تمام تلاش مجموعه هیات مسئولین و بازرس و برخی از اعضا در  راه اندازی کمیته آموزش امداد و نجات گروه در شش ماهه اخیر تاکنون تقریبن بی نتیجه  بود و مهسا همچنان تنهایی کارهای مربوط به کمیته را به پیش می برد. البته اگر فرض کنیم مجموعه کارهای این کمیته صرفن شرکت حداقلی مسئول آن در برنامه ها و دادن احیانن یک قرص یا باند کشی باشد . ما تنها امیدوار به راه اندازی کمیته در شش ماهه دوم سال که بحث امداد و نجات کوهستان با توجه به در پیش بودن فصول سرد سال از اهمیت بالایی برخوردار است، ‌هستیم. از مهسا بدلیل حضور مستمر سه ساله اش درهیات مسئولین انتظار بیش از اینها را داریم چرا که وی در سابقه کوهنوردیش تعداد زیادی از قله های بلند کشور و همچنین “آرارات” را صعود نموده است .

وضعیت حضور و غیاب اعضای هیات مسوولین در جلسات :

–  آرش قدیمی (مسوول کمیته فنی) : ۲ جلسه غیبت کامل + خروج زودتر ۱۱۵ دقیقه ای از یک جلسه دیگر .

–         تهمینه شمشادی (مسوول کمیته تدارکات ومالی ) :  ۲ جلسه غیبت کامل .

–         افشین سلیمانی ( مسوول کمیته روابط عمومی) : بدون غیبت و تاخیر .

–  مهسا مرغوب (مسوول کمیته آموزش امداد و نجات) : ۳ جلسه غیبت کامل + ۴۵ دقیقه تاخیردر جلسه ای دیگر .

–  مسعود سلیم پور ( دبیر گروه) : ۱ جلسه غیبت کامل + ۲۵ دقیقه تاخیر در یک جلسه دیگر .

همچنین بازرس گروه ‌مرضیه صومی در ۲ جلسه از ۸ جلسه برگزار شده در این فصل حضور داشتند .

       اعضا و همنوردان عزیز ، آسمان کوهنوردی استانمان ابری است . جریانی به غایت عقب مانده سعی در مخدوش نمودن نام عزیز این ورزش دارد . ” کوه وکوهنوردی” که قدمت و سابقه آن در کشور ایران به بیش از یک قرن می رسد و در این دیار و به نظر می رسد در سطح جهان هم ، کوهها همواره نماد استقامت ، ‌سرسختی و پایداری هستند و چون کوهنوردی اساسن یک ورزش گروهی و اجتماعی است که محور و مدار اصلی در آن برحول انسان و انسانیت قرار دارد ، کوهنوردان نیز به عنوان انسانهایی شناخته شده اند که به ارزشهای اصیل و شرافتمند بشری پایبندند وهمواره برایشان منافع جمعی و گروهی بیشتر از تعلقات فردی و شخصی ، ارزش و اعتبار دارد. بخصوص تاریخ کوهنوردی در کشور ما با مقولاتی از قبیل ، کمک و همیاری به حادثه دیدگان در حوادث مختلف این سرزمین مانند ‌سیل ، زلزله ، سقوط هواپیما ، آتش سوزی و دیگر مسایلی که با جان آدمیان و نحوه زیست شان در ارتباط است ، عجین شده است . کوهنوردان همچنین حساس ترین انسانها به زندگی جانواران و حتی گیاهانند .

بنابراین مقوله کوهنوردی ازدید و نگاه اغلب کوهنوردان ، تنها یک ورزش ساده و صرف نیست . آنان با این ورزش و بوسیله معیارها و اصول ارزشمند آن ، به نوعی زندگی خود را تعریف می کنند وبا آن خاطراتی شیرین و پایدار برای خود و دیگران می سازند .

فلات زیبای ایران با کوهها وارتفاعات بلند و سترگش ، در دل خود روایتها ، داستانها و حقایقی بیادماندنی از انسانهای عزیز و بزرگی دارد که کوهنوردی را فقط برای بالا رفتن و صعود انتخاب ننموده ، بلکه درآن می خواستند و نیز توانستند ، در حد توان خود یک زندگی اجتماعی ، پویا ، هدفمند و دیالکتیک را تمرین نموده و به بسط و گسترش آن مبادرت ورزند .

مطمئنن امروز آنهایی که تصور می کنند ورزش انسان محور کوهنوردی زمینه انحراف اخلاقی افراد را مهیا می کند ، ‌سخت در اشتباهند و معلوم نیست اساسن بر چه معیارها و فاکتورهایی سعی در چسباندن وصله های ناجور به جامعه کوهنوردی استانمان دارند . آیا باید حرکت اشتباه و غیر اخلاقی چند انسان ” کوله به پشت”  را به حساب جامعه چند هزار نفری کوهنوردان آورد . مگر با رفتارهای غیر اخلاقی و حتی غیر انسانی برخی در میان پارک ها ،‌ بازار و خیابان ، ‌باید آن مراکز را تعطیل نمود؟!  و یا افرادی را که در آنجا در رفت و آمدند ، از قبل مجرم یا مقصر دانست ؟! .

 

       به هر صورت ما امیدواریم با پیگیریهای لازم که از طرف گروههای کوهنوردی و هیات های شهرستانها و همچنین کانون کوهنوردان از طریق مراجع ذیربط در دست اقدام است و رعایت بیش از پیش جمیعت کوهنوردان و دلسوخته گان این ورزش با اصول و موازین تعریف شده در آن ، ابرهای کوچک تیره در آسمان کوهنوردی دیارمان برای همیشه جای خود را به آسمان صاف و آفتابی بسپارند  و این البته منوط به میزان تلاش تک تک ما در نیل به اهداف بلند و انسانی ورزش محبوب کوهنوردی نهفته است .

 

” ایام بکام و روزگارتان بی محنت”

گروه کوهنوردی تیلار رشت –  ۱/۷/۹۱

همچنین ببینید

گزارش فصل بهار ۱۳۹۵ هیئت مسئولین گروه کوهنوردی تیلار رشت

با شروع سال ۹۵ هیات مسئولین منتخب گروه کار خود را آغاز نمودند که البته …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *