خانه / روابط عمومی / اطلاعیه ها / ” . . . / به سالی دجله گردد خشک رودی”

” . . . / به سالی دجله گردد خشک رودی”

” . . . / به سالی دجله گردد خشک رودی ”

 

با سلام و ارادت به همنوردان و دوستان گرامی –

به دنبال فرا رسیدن یازده دسامبر /۲۰ آذر روز جهانی کوهستان و نگارش متنی با عنوان ” اگر باران به کوهستان نبارد”، به بیان تاریخچه پیدایش کوه‌ها و چگونگی پراکندگی شان در کره زمین ، نقش و اهمیت ویژه آن‌ها در حیات موجودات زنده و همچنین کوهستان‌ها به عنوان سرچشمه و تامین کننده اصلی آب شیرین اغلب رودخانه‌های بزرگ در ایجاد شهرها و تمدن‌های بشری پرداختیم.

حال در ادامه و در نوشته یا متن حاضر که عنوان مصرع دوم بیت شعری از سعدی، شاعر و نویسنده قرن هفتم را بر خود دارد به “عوامل دوگانه تخریب محیط زیست از جمله کوهستان” می‌پردازیم:

ما در مقوله تخریب محیط زیست و زیست بوم ارزشمند کوهستان با دو “عامل” اصلی مواجه‌ایم که هر کدام از آن‌ها، نشانه‌ها، ویژه‌گی‌ها و به قولی از ” قد و قواره” خاصی برخوردارند. به طور مشخص در عامل اول که علت اصلی، شیوه عملکرد “آدم‌ها” به شکل فردی و گه‌گاهی هم جمعی بوده و در ارتباط با نوع عملکرد “عامل دوم” و متاثر از آن می باشد. در عامل اول نمادهای تخریب در آلوده نمودن و آسیب رساندن به محیط کوهستان، پناهگاه‌ها و مسیرهای عمومی، همچنین در بحث چرای بی‌رویه دام‌ها و ایجاد بی‌ضابطه گردشگری‌ها و بومگردی‌ها است که تاثیرگذاری و مقابله با این عامل اگر چه سخت اما در مقیاس محدود شدنی‌ست. به طور مثال می‌توان با کار فرهنگی در میان برنامه‌های کوهنوردی از قبیل برگزاری نمایشگاه عکس کوهستان‌، جمع آوری زباله حتی به شکل نمادین‌اش، تفکیک و حمل آن به پایین و همچنین انجام دادن آن در محل زندگی خود و نیز روش‌هایی که در این زمینه در متن قبلی آورده شد و… کارهای در حد توان انجام داد.

حال در این قسمت نیز با توجه به فقدان برنامه‌های آموزشی لازم در سطح ملی آنطوری‌که باید دو طرف “کفه ترازو” با توجه به سوابق موجود، حتی نزدیک به هم نیستند. یعنی دو کفه “زحمات فراوان” با “دست آوردها” اختلاف زیادی با هم دارد. چرا که وظیفه اصلی در این مسئله که همانا فرهنگ سازی در امر محیط زیست و اهمیت دادن به امر زیست بوم ارزشمند طبیعت و بخصوص کوهستان است، متوجه نهادهای “بالا دستی” می‌باشد.

فکر می‌کنید در طول یک ماه چه نسبت یا درصد از برنامه‌های رادیو و تلویزیون به این مقوله اختصاص دارد؟ تنها برنامه‌ای که در طول هفته به مدت یک ساعت و نیم در بدترین زمان ممکن از یک شبکه تلویزیونی پخش می شود، “کوه گشت” است که شبکه ورزش ظهر پنج شنبه به نمایش می‌گذارد. تازه، تنها قسمت‌هایی از آن به مسئله حفظ و نگهداری محیط زیست کوهستان می‌پردازد. تنها نشریه تخصصی “کوه ” در کشور که صفحاتی از هر شماره آن به اهمیت محیط پاک کوهستان می‌پرداخت، در کمال تاسف آخرین نفس‌های خود را در تابستان سال قبل با انتشار شماره ۹۷ پس از ۲۵ سال کشید و علی‌رغم میل باطنی مدیر مسئول محترمش “دکتر حسن صالحی مقدم” که بنا داشت آن را تا ۱۰۰ شماره منتشر کند، چاپش متوقف شد. یا در سیستم آموزشی ما که شامل مدارس و دانشگاه‌هاست، چه مقدار به مقوله محیط زیست و حفاظت از آن پرداخته می‌شود و الی آخر.

حال، شهروندان و مردمان این مرز و بوم که شامل ما کوهنوردان، افراد عادی و روستاییان از جمله دامداران هستند، از کجا باید اصول حفاظت از محیط زیست و کوهستان را بیاموزند و پی به اهمیت آن در حفظ و بقای موجودات زنده ببرند؟

بنابر این دیدن صحنه‌های زشت زیست محیطی در مسیر کوهستان‌ها و اطراف پناهگاه‌های کوه‌های مرتفع کشور، چرای بی‌رویه و خارج از ضوابط دام‌ها و همچنین بی‌حساب و کتاب بودن پذیرش افراد و مهمان در گردشگری‌ها و به اصطلاح “بوم‌گردی‌ها” بدون آموزش لازم در حوزه حفط محیط زیست و کوهستان به نظر کاملن طبیعی می‌نماید. تازه این از نمادهای عامل اول است که میزان تخریبش در محیط زیست به نسبت عامل دوم، کمتر و تا حدی قابل کنترل است. به نظر می‌رسد، حداکثر تاثیر گذاری همه دل‌سوخته گان طبیعت، تنها در نمادهای همین عامل آن‌هم در مقیاس محدود باشد.

اما عامل دوم که مسبب اصلی‌اش افراد و نهادهای صاحب قدرت و ثروت در جهان هستند، به میزان بسیار فراتری به نسبت عامل اول در چپاول و نابودی طبیعت نقش دارند. نمادهای تخریب طبیعت و زیست بوم ارزشمند کوهستان از سوی این عامل بسیار گسترده، متنوع و غیر قابل باور است. اینجا شکل‌های تخریب علاوه بر منطقه‌ای بودن، در نمونه‌های بارز جهانی نیز خود را نشان می‌دهد. از انتشار گازهای گلخانه‌ای بر اثر استفاده از سوخت‌های فسیلی در صنایع بزرگ گرفته که به قیمت گرم شدن کره زمین، آب شدن یخ‌های قطب، تغییرات شدید آب و هوایی و به زیر آب رفتن جزایر کوچک و بزرگ تا در مقیاس منطقه‌ای از سد سازی‌ها، معادن و کوه‌خواری‌ها ، بریدن درختان ارزشمند جنگلی، خشک کردن مرداب ها، نابودی زمین‌های کشاورزی، دفع زباله شهرها به شیوه “ماقبل تاریخ”، جاده‌سازی تا قله کوه‌ها، ویلاسازی و شهر سازی و . . . که در همه به آن‌چیزی که اهمیت داده نمی‌شود‌، مظاهر زیبای طبیعت از جمله کوهستان و محیط زیست است.

اساسن علت اصلی تمام فجایع زیست محیطی در عامل دوم، کسب پول و ثروت به شکل بی نهایت است. در نتیجه مسببین اصلی آن به هیچ قانون و اصولی پایبند نیستند و تنها به سود خود می‌نگرند. به عنوان مثال در اواخر دهه نود قرن گذشته پیمانی در سطح بین المللی به امضای اغلب کشورها از جمله کشورهای صنعتی رسید به نام “کیوتو” که در آن مقرر گردید در مدت ۱۰ سال تنها ۵ درصد انتشار گازهای گلخانه‌ای از سوی کشورهای صنعتی کاهش یابد. از همان موقع تاکنون مدام کشورهای صنعتی بزرگ از جمله آمریکا و استرالیا که خود در سیاست‌ها و عملکردش حیاط خلوت آمریکا محسوب می گردد، همچنین چین و تعدادی از کشورهای اروپایی، مردم جهان و یا بهتر بگوییم حیات تمام موجودات کره زمین را به بازی گرفته‌اند. دونالد ترامپ در سال ۲۰۱۷ با اون ریخت به ظاهر متجددش، این پیمان را برضد منافع ملی آمریکا دانست و از پایبندی به آن طفره رفت. کشور چین با رئیس جمهور “شی جین پینگ” همیشه لبخند بر لبش هم همین‌طور. یعنی ترامپ تاجر به نوعی منافع خودش را منافع ملی آمریکا می‌داند و بر این امر واقف است اگر درصدی از تولیدات صنایع در دست خودش به دنبال کاهش گازهای گلخانه‌ای کم شود، حتمن سود عاید از آن نیز کمتر می‌شود. او به جای دغدغه محیط زیست و آب شدن یخچال‌های هیمالیا و قطب‌، نگران کلفتی جیب “چند ده نفر” افراد “مولتی میلیاردر” جهان از جمله خودش است.

یک میلیارد و چهارصد میلیون نفر مردم چین جرات اعتراض در خصوص هوای آلوده و خفه کننده اغلب شهرهای‌شان را ندارند، چرا که ممکن است لبخند کذایی جناب “شی جین پینگ” بر صورتش محو گردد و یک‌بار دیگر سنگفرش میدان “تیان آن من” پکن خونین شود. زیرا رقابت با کشورهای صنعتی بزرگ برای چپاول کره زمین و کسب منابع هنگفت، بسیار شیرین‌تر از حیات این کره برای “سیاست‌مداران شیک پوش” جهانی است.

در این میان حساب دیار ما که دیگر معلوم است. “از شتر پرسیدند چرا گردنت کجه، گفت کجای من راسته که گردنم راست باشه”. از مشخصات این شتر همه جا کجش می‌توان به : “دفع زباله‌های شهری و صنعتی” در میان بکرترین جنگل‌های باستانی جهان، سدها و جاده‌هایی که از زمان شروع ساخت بعضی از آن‌ها بیش از دو دهه می‌گذرد و هیچ توجیه منطقی و اقتصادی هم ندارد. کوه‌خواری، زمین‌خواری، “بستر رودخانه خواری” ، جنگل‌خواری، کویر‌خواری، ساحل‌خواری، مرداب‌خواری و بهتر بگوییم “همه چیز‌خواری”.

برای مقابله با عوامل نوع دوم نه تنها در این‌جا بلکه در سطح جهان نیز نمی‌توان کار خاص و ویژه‌ای نمود. همان‌طور که مخالفت چند باره و گسترده مردم آمریکا نتوانست “ترامپ موطلایی” را از پاره کردن پیمان جهانی “کیوتو” منصرف نماید. ما هم نتوانستیم پس از ماه‌ها دویدن در ادارات مختلف، تنه یک درخت را به عنوان تابوت از “سبزه میدان” تا “شهرداری” به عنوان یکی از نمادهای تخریب محیط زیست حمل نماییم.

راستش من به هیچ عنوان ” گلام یست” نیستم که در کارتون و فیلم زیبا و ارزشمند “گالیور” مدام نق می زد و ناامید بود؛ اما فکر می‌کنم به عنوان مثال برای شکست دادن “دیوید تیلور” کشتی گیر آمریکایی باید زور و فنی معادل “حسن یزدانی” را داشت و یا برعکس.

در نتیجه تا زمانی که علت اصلی تخریب منابع طبیعی از جمله کوهستان‌ها، از سوی افراد با قدرت و ثروت در جهان، کسب حداکثری و “دیوانه‌وار” ثروت است، افراد فرهیخته و دلسوخته‌گان این حوزه تنها می‌توانند در “عاملان ردیف اول” این متن آن هم به شکل محدود تاثیرگذار باشند.

 

به قول زنده یاد عباس جعفری که از فعالان محیط زیست و کوهنوردی بود و جان بی‌قرارش در آب‌های خروشان رودخانه “تریشولی” نپال آرام گرفت:

 

” نان تان داغ / آب تان سرد / دل تان شاد ” 🌺🌺

مسعود سلیم‌پور

همچنین ببینید

” صعود به قله سبلان / جبهه غربی “

  دیروز پنج شنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۳ تعدادی از اعضا و همنوردان باشگاه کوهنوردی تیلار …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *